چکیده:
شخصیت انسان از سه عنصر نهاد، خود و فراخود تشکیل شدهاست. ارتباط این سه عنصر با یکدیگر، رفتارهای پیچیدة فرد را به وجود میآورند. مفهوم «خود» نشاندهندة الگوی معینی از رفتار و چگونگی سازگاری و تعامل فرد با محیط است. گاه «خود» دچار اختلال شخصیتی خودشیفتگی میشود که در اثر آن توجه و علاقة فرد به خود بیشازحد میشود؛ لذا خود را موجودی برتر میبیند و بر ارزش خود در نظر دیگران تمرکز مبالغهآمیزی میکند، تا جایی که این شیفتگی بیشازحد به خود، جایی برای عشق ورزیدن به دیگران باقی نمیگذارد. ابوفراس حمدانی و افضلالدین خاقانی دو شاعر بلندآوازة عرب و ایران هستند که در شعر آنها جلوههایی از پدیدة خودشیفتگی آشکار است. هدف در این مقاله این است که با تکیهبر روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به الگوی کریستوفر لاش مهمترین ویژگیهای روانی مرتبط با خودشیفتگی در شعر ابوفراس و خاقانی تبیین شود. بنابر روانشناسی رفتاری کریستوفر لاش ویژگیهای مشترک خودشیفتگی در شعر ابوفراس و خاقانی عبارتند از: خودبزرگبینی، ارزشزدایی از دیگران، توهمات همهتوانی، گریز از همهویت شدن با دیگران و گلایه. بر این اساس این دو شاعر افرادی هستند که در شعر خود تصویری مبالغهآمیز از خویشتن ارائه میکنند و ارزشهای دیگران را نادیده میگیرند و نسبت به انتقاد یا شکست خیلی حساساند. ابوفراس و خاقانی کمتر با دیگران ارتباط برقرار میکنند و ارتباط آنها در راستای رفع نیازهای شخصیشان است. ایشان خود را ابرمنی میپندارند که همه کار از دستش برمیآید و اتفاقات مثبت اطرافشان را به خود نسبت میدهند. این دو شاعر از همهویت شدن با دیگران فرار میکنند و به همین خاطر مدام از مردم و زندگی و اوضاع پیرامون خود گلایه دارند.
Human personality is composed of three parts: id, ego, and superego. The relationship between these three parts creates the individual’s complex behaviors. The concept of “ego” represents a specific pattern of behavior and how one adapts and interacts with the environment. Sometimes, the “ego” suffers from a narcissistic personality disorder, resulting in the excessive increase of the person's attention and interest in himself. Therefore, he sees himself as a superior being and intensively focuses on his value in the eyes of others to the extent that this excessive narcissism leaves no room for loving others. Abu Firas al-Hamdani and Afzal al-Din Khaqani are two prominent Arab and Iranian poets whose poetry reveals manifestations of the narcissism phenomenon. This study aimed to explain the essential psychological features related to narcissism in the poetry of Abu Firas and Khaqani by relying on the descriptive-analytical method and referring to Christopher Lasch's model. According to Christopher Lasch's behavioral psychology, the standard features of narcissism in the poetry of Abu Firas and Khaqani are superiority complex (megalomania), devaluation of others, illusions of omnipotence, alienation from others, and complaint. Accordingly, these two poets present an exaggerated self-image in their poetry, ignore the values of others, and are very sensitive to criticism or failure. Abu Firas and Khaqani rarely communicate with others, and their communication is in line with meeting their personal needs. They consider themselves supermen who can do everything and attribute the positive events around them to themselves. These two poets are alienated from others, so they constantly complain about the people, the life, and the situation around them.
خلاصه ماشینی:
بنابر روان شناسی رفتاری کریستوفر لاش ویژگیهای مشترک خودشیفتگی در شعر ابوفراس و خاقانی عبارتند از: خود بزرگ بینی، ارزش زدایی از دیگران ، توهمات همه توانی، گریز از هم هویت شدن با دیگران و گلایه .
ابوفراس حمدانی (٩٣٢-٩٦٩م ) و افضل الدین خاقانی (١١٢٦-١١٩٨م ) دو شاعر بلندآوازٔە عرب و ایران هستند که ویژگیهای اخلاقی مشابهی در منابع تاریخ ادبیات از این دو شاعر روایت شده است (فروخ ، ١٩٨٥: ٤٩٥؛ صفا، ١٣٨٨: ٧٧٦/٢).
٤. پیشینۀ تحقیق تاکنون آثاری چند در ارتباط با تحلیل خودشیفتگی در آثار ادبی به چاپ رسیده است که در اینجا به برخی از آن ها اشاره میشود: النوافعة (٢٠١٣) در کتاب «النرجسیة فی الشعر العربی : دراسة فی شعر عمر بن ابی ربیعة ونزار قبانی » بر این باور است که هر دو شاعر در عاشقانه های خود گرایش های افراطی به خودبزرگ بینی و کوچک شمردن طرف مقابل دارند؛ لذا برای دست یافتن به معشوق سعی میکنند رقبا را به پایین ترین سطح تنزل بخشند و از ویژگیهای اخلاقی و رفتاری خود سخن گویند.
اگرچه لاش در این کتاب به طور خاص به زندگی و فرهنگ معاصر آمریکایی میپردازد و شخصیت جدید و خودشیفته ای را که در متن آن جامعه به ویژه در شرایط افول خانوادٔە آمریکایی شکل میگیرد، بررسی میکند (رشیدیان ، ١٣٨٥: ٢١٦)؛ اما دامنۀ دیدگاه های او از جامعۀ آمریکا فراتر میرود و جوانب مهمی از کل فرهنگ غربی را باز مینمایاند که نه تنها در دیگر جوامع قابل اعمال است ؛ بلکه دیگر حوزه ها همچون هنر و ادبیات را نیز برای بررسی و تحلیل دربرمیگیرد.