چکیده:
بیان مسئله: بحث و بررسی جایگاه انسان در نقاشیهایی که توسط نقاشان عجایب نگار ترسیم شده از دیدگاه روانشناسی میتواند دریچهای به سوی بهتر شناختن روحیه و حالات نقاشان و همچنین مخاطبان زمان خود باشد .در پژوهش حاضر سعی بر آن شد تا به این مقوله در نقاشیهای محمد سیاهقلم و هیرونیموس بوش که به دلیل ترسیم صور غریبه از جمله نقاشان عجایب نگار زمان خود دانسته شدهاند، از دیدگاه زیگموند فروید پرداخته شود. هدف: بررسی جایگاه انسان از دید فروید در نقاشیهای هیرونیموس بوش و محمد سیاهقلم روش پژوهش: روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و جمعآوری اطلاعات به شیوه کتابخانهای است. یافتهها: با استفاده از نظریه زیگموند فروید درخصوص غرایز مرگ و زندگی نتایجی در خصوص نقش و جایگاه انسان در این آثار حاصل شد. یکی از نقاشان عجایب نگار دنیای شرق را میتوان استاد محمد سیاهقلم دانست و از نقاشان دنیای غرب نیز هیرونیموس بوش. ارزش زیبایی شناختی بالای آثار محمد سیاهقلم و هیرونیموس بوش و دیدگاه منتقدانه، زیرکانه و ظریف به موضوعات روزمره ریشه در افکار و رویکردهای مختلف این دو هنرمند دارد.
Problem definition: The discussion of the place of human in the paintings painted by wonder painters can be a window to better understand the spirit and mood of painters as well as the audience of their time from a psychological point of view. In the present study, an attempt has been made to address this issue from the perspective of Sigmund Freud in the paintings of Mohammad Siahghalam and Hieronymus Bosch, who are considered to be among the wonder painters of their time due to the depiction of strange forms. Objective: The aim of the present study is to examine the human position from Freud’s point of view in the paintings of Hieronymus Bosch and Mohammad Siahghalam. Research method: The research has been conducted in a descriptive-analytical manner and data has been collected using library resources. Results: Using Sigmund Freud’s theory of death and life instincts, results have been obtained regarding the role and place of human in these works. Mohammad Siahghalam and Hieronymus Bosch were the wonder painters of the Eastern and Western worlds, respectively. The high aesthetic value of the works of Mohammad Siahghalam and Hieronymus Bosch as well as the critical, shrewd and subtle view of everyday issues are rooted in their different thoughts and approaches.
خلاصه ماشینی:
html جایگاه انسان در نقاشیهای محمد سیاهقلم و هیرونیموس بوش از دیدگاه فروید چکیده بیان مسئله: بحث و بررسی جایگاه انسان در نقاشیهایی که توسط نقاشان عجایب نگار ترسیم شده از دیدگاه روانشناسی میتواند دریچهای به سوی بهتر شناختن روحیه و حالات نقاشان و همچنین مخاطبان زمان خود باشد .
در پژوهش حاضر سعی بر آن شد تا به این مقوله در نقاشیهای محمد سیاهقلم و هیرونیموس بوش که به دلیل ترسیم صور غریبه از جمله نقاشان عجایب نگار زمان خود دانسته شدهاند، از دیدگاه زیگموند فروید پرداخته شود.
هدف: بررسی جایگاه انسان از دید فروید در نقاشیهای هیرونیموس بوش و محمد سیاهقلم روش پژوهش: روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و جمعآوری اطلاعات به شیوه کتابخانهای است.
موضوع مورد بحث در این پژوهش پاسخ به این دو پرسش میباشد؛ که ابتدا جایگاه انسان در نقاشیهای سیاهقلم و بوش از دیدگاه زیگموند فروید چیست؟ (با استفاده از نظریه غرایز مرگ و زندگی ) و تمایز و تشابه انسان در آثار این دوهنرمند از منظر کارکردهای رفتاری و انسان شناسی به چه صورت میباشد؟ نظریههای شخصیت بیش از هر کس متاثر از نظرات زیگموند فروید قرار دارد.
آنچه این پژوهش را با پژوهشهای پیشین مورد تمایز قرار داده است، بررسی تصویر انسان در آثار محمد سیاهقلم و هیرونیموس بوش از نگاه زیگموند فروید پدر علم روان شناسی میباشد.
زیگموند فروید با توجه به پرسش پژوهش مبنی بر جایگاه انسان در نقاشیهای سیاهقلم و هیرونیموس بوش از دیدگاه فروید لازم است به برخی نظریات فروید در این بخش پرداخته شود.