چکیده:
صوفیان و عارفان مسلمان، گفتارها و سخنانی از خود به جای گذاشتهاند که جنجالآفرین و پرمسئله بوده است؛ زیرا حداقل در ظاهر مخالف دین و درک آدمی قلمداد میشده است. روزبهان بقلی شیرازی نیز با نگارش کتاب شرح شطحیات، در تاویل و توجیه آن دسته از اقاویل و سخنان صوفیه که خارج از حد معروف بوده، کوشیده است. در این نوشتار ضمن پرداختن به معنا و تاریخچه "شطح"، شطحیات ابوالحسین مزین و ابوالقاسم نصرآبادی؛ دو تن از صوفیان کتاب مذکور به دلیل اهمیت محتوا مورد بررسی قرار گرفته است. محتوای شطحیات این دو تن، شامل مباحثی در باب عبودیت، ربوبیت و استغفار میباشد که از چالشیترین موضوعات حوزهی عرفان و تصوف است. این موارد در سنجهی آیات قرآن و روایات به شیوه توصیفی و با روش کتابخانهای واکاوی شده و میزان نزدیکی و دوری این معتقدات با سیرهی اهل بیت (ع) تعیین گشته است. که در نتیجه تعارض شدید آنها با هم آشکار گردید.
Muslim sufis and mystics have left behind words and statments which have been controversial and problematic; Because at least in appearance, those was considered contrary to religion and human understanding. Roozbehan Baqli Shirazi, by writing the book “Sharh-e Shatahiat”, has tried to interpret and justify those Sufi words that were unconventional. In this paper, while dealing with the meaning and history of "Shatah", the “Shatah”es of Abolhossein Mozayyan and Abolghasem Nasrabadi - Two of the Sufis in the book - have been examined because of the importance of the content. The content of the “Shatah”es of them includes discussions on commitment, nurture, and penitence, which are among the most challenging topics in the field of mysticism and Sufism. These cases have been analyzed in the measurement of Quran and Hadiths by the library method. And the degree of closeness and distance of these beliefs has been determined by the manners of the Ahl al-Bayt (PBUH). As a result, their intense conflict became apparent.
خلاصه ماشینی:
1. معنا و تاریخچه شطح الف) معنای لغوی: شطحیات از اصطلاحهای خاص صوفیه است که لغتنامهها در تعریف لغوی آن اختلاف نظر دارند؛ اما میتوان گفت: ماده «شطح» که در فرهنگهای عربی همچون قاموس المحیط، لسان العرب و المنجد نیامده است، بهاحتمال از آن جهت است که این واژه را مقلوب «شحط» میدانند؛ برای نمونه لسان العرب «شحط» را «دورشدن» - چه از اصل کلام و چه از مکان- و «چانهزدن و بهدرازاکشانیدن سخن و تجاوزکردن از حد» معنا کرده است و المنجد هم با نقل چند معنای مختلف از «شحط»، از جمله آن را «دورشدن از مکان» و جمله «شحطه علی الارض؛ او را روی زمین کشید » آورده است و در این معنا، اصل کلمه را سریانی دانسته است (جوکار، 1384، صص 46-47).
ب) معنای اصطلاحی: صاحب تاج العروس که شارح احیاء العلوم نیز هست و بهجز فن لغت از فن تصوف و عرفان هم بهرهای دارد، تفسیر اصطلاحی شطح را از شیخ خود چنین نقل کرده است: «وَاشتهر بین المتصوفة الشطحات وَهی فی اصطلاحهم عبارةٌ عن کلمات تصدر منهم فی حالة الغیبوبة وَغلبة شهود الحق تعالی علیهم بحیث لایشعرون حینئذ بغیر الحق؛ واژۀ شطحات در میان متصوفه مشهور شده و آن در اصطلاح آنان عبارت است از سخنانی که در حال بیخودی و غلبه شهود حق بر آنان، از آنها صادر می گردد؛ به طوری که در آن هنگام جز حق نبینند» (حسینی زبیدی، 1414ق، ص 105).