چکیده:
شناخت معقولات ثانیه فلسفی ، مقدمهای ضروری در بازشناخت نظام اندیشه فلسفی قاضی سعید قمی به ویژه مخالفت وی با قائلان به اصالت وجود است. این پژوهش با بررسی دقیق و تفصیلی آثار قطعیالانتساب به وی به روش توصیفی- تحلیلی تلاش مینماید آراء و مبانی قاضی درباره معقولات ثانیه فلسفی و احکام آن را استخراج و تحلیل نماید. بررسیها نشان میدهد وی اصطلاح معقول ثانی را به کار نبرده، بلکه از معقولات ثانیه فلسفی با عنوان «امور عامه» سخن گفته و مفاهیمی همچون، وجود، شیء، امکان و وجوب را از امور عامه برشمرده و آنها را مفاهیمی عام، بدیهی و معانی مصدری عارض و محمول بر همه اشیا میخواند که ضعیفترین اشیا از جهت تحقق و دارای حظّی از وجود در نفس الأمر هستند. برخی اقوال وی بر نحوهای عروض مابعدالطبیعی مفاهیم فلسفی دلالت دارد؛ البته او در بحث جعل، «ماهیت» را مجعول بالذات و دیگر اعراض و لوازم شیء را مجعول بالعرض میداند. تأکید وی بر جعل بسیط، برخی ابهامهای یادشده را برطرف میسازد. از سخن قاضی، دو سطح متمایز از خارجیبودن مفاهیم فلسفی فهمیده میشود: یکی آنکه این مفاهیم بهره ضعیفی از تحقق و عینیت داشته باشند؛ دوم آنکه هیچ تحقق و عینیت زائد بر ذات نداشته باشند.
Qādī Sa‘īd Qumī has not applied the term “secondary intelligibles” but discusses the philosophical secondary intelligibles as “general concepts” (umūr al-āmmah). General concepts as existence, thingness, possibility & necessity are general, self evident & infinitival meanings that accident & predicate on every thing & are the weakest in externality; In attribution of essences, as the essence or quiddity in general (al māhiya bil ma‘na al a‘am) is an entity & created, the attributes are entities & created either; So Some of his phrases implies metaphysical accidence & externality of these concepts. Of course in discussion on creation, he knows the quiddity in general as the very thing that is created by simple creation of creator & refuses synthetic creation; so the essence will be created by self & the other attributes & accidents will be created by accident or attributed to creation; thus some mentioned ambiguities will be resolved. According to his treatises two interpretation on external reality of philosophical secondary intelligibles can be conceived, first, their weakest share of externality & their metaphysical distinction & second, having no metaphysical entity & their mental prosody.
خلاصه ماشینی:
بررسیها نشان میدهد وی اصطلاح معقول ثانی را به کار نبرده، بلکه از معقولات ثانیه فلسفی با عنوان «امور عامه» سخن گفته و مفاهیمی همچون وجود، شیء، امکان و وجوب را از امور عامه برشمرده و آنها را مفاهیمی عام، بدیهی و معانی مصدری عارض و محمول بر همه اشیا میخواند که ضعیفترین اشیا از جهت تحقق و دارای حظّی از وجود در نفس الأمر هستند.
1767 مقدمه پژوهشها در اندیشه و آرای قاضیسعید قمی (1049-1107ق)، اغلب ناظر بر اقوال وی در الهیات سلبی و همچنین موضع وی در نفی اصالت وجود بوده است؛ زیرا به عنوان یکی از حکیمان برجستۀ مکتب فرعی اصفهان (دینانی، 1377، ص 37؛ زادهوش، 1391، صص 37-40) در مسائلی همچون اشتراک معنوی وجود، اصالت وجود و مسئله اسما و صفات واجب تعالی، به تقابل با حکمت متعالیه برخاسته است (کربن، 1358، ص 165؛ آشتیانی، 1378، ج1، ص 241؛ دینانی، 1382، صص 10-12).
در این مسیر، بررسی تحلیلی جایگاه معقولات ثانیۀ فلسفی در اندیشه وی، دارای تقدم و اهمیت بسیار است؛ زیرا معقولات ثانیه فلسفی یا امور عامه، نقشی اساسی در تبیین نظامهای فلسفی دارند؛ فیلسوفان مسلمان متأخر، «معقول» را نخست به معقول اول و ثانی و سپس معقول ثانی را به معقول ثانی فلسفی و معقول ثانی منطقی تقسیم کرده، به طور عموم ملاک تمایز این سه دسته را در کیفیت «عروض» و «اتصاف» آنها دانستهاند (ملاصدرا، 1981م، ج1، صص 321-323؛ سبزواری، 1379،ج2، صص 164-166؛ مطهری، 1383، ج5، صص 275-279؛ مصباح، 1374، ج1، صص 198-200)؛ اما این تقسیم در آثار حکمای پیشین، بدین وضوح و دقت، در نظر نبوده و سیری تکاملی داشته است.