چکیده:
تعامل با اقلیتهای دینی در تمامی حکومتها امری مهم تلقی میگردد و حاکمان بویه (حک: 322-448 ق) و صفویه (حک: 907-1148 ق) نیز جهت تقریب ادیان و استفاده از علوم و دانش این مجموعه از ساکنین کشورهای اسلامی به این موضوع توجه ویژه داشتند یا خیر، پژوهش حاضر یک پژوهش تاریخی به شمار میرود بهصورت توصیفی، تحلیلی بوده و موضوعات مربوط به آن از منابع معتبر تاریخی به شیوه کتابخانهای گردآوریشده است. مقاله حاضر میکوشد چگونگی رفتار این دو دولت با اقلیتهای دینی را بررسی و تصویری واقعگرایانه از رفتار بویه و صفوی با اقلیتها ارائه نماید. نتایج حاصل از تحقیقات نشان میدهد که آلبویه و صفوی گرچه شیعهمذهب بودند و طبیعی بود که حاکمان شیعه با اقلیتهای دینی رفتاری مشابه داشته باشند، اما این دولت بویهیان بود که عدالت را بین مسلمانان و اقلیتها تحقق بخشید و در اکثر موارد در دیوانها از آنان استفاده میکرد؛ اما صفویان در بیشتر دوره حکومت خود نهتنها از اقلیتها در دربارشان استفاده نمیکردند، بلکه در بیشتر موارد به حقوق آنان احترام نمیگذاشتند حتی با آنها برخورد غیرانسانی نیز داشتند.
Interaction with religious minorities is considered important in all governments, and the rulers of Buwayhid (ruled: 322-448 AH) and Safavid (ruled: 907-1148 AH) to bring religions and use the science and knowledge of this group of residents of Islamic countries to this Whether the subject was given special attention or not, the present study is considered a historical research in a descriptive, analytical manner and its related topics have been collected from authoritative historical sources in the form of libraries. The present article tries to examine the treatment of religious minorities by these two governments and provide a realistic picture of the Buwayhid and Safavid treatment of minorities. The results of the research show that although Al-Buwayh and Safavid were Shiite and it was natural for Shiite rulers to treat religious minorities similarly, it was the Buwayhid government that administered justice between Muslims and minorities and in most cases used them in the works; But during most of their rule, the Safavids not only did not use minorities in their court, but in most cases did not respect their rights and even treated them inhumanely.
خلاصه ماشینی:
نتايج حاصل از تحقيقات نشان ميدهد که آلبويه و صفوي گر چه شيعه مذهب بودند و طبيعي بود که حاکمان شيعه با اقليت هاي ديني رفتاري مشابه داشته باشند، اما اين دولت بويهيان بود که عدالت را بين مسلمانان و اقليت ها تحقق بخشيد و در اکثر موارد در ديوانها از آنان استفاده ميکرد؛ اما صفويان در بيشتر دوره حکومت خود نه تنها از اقليت ها در دربارشان استفاده نميکردند، بلکه در بيشتر موارد به حقوق آنان احترام نميگذاشتند حتي با آنها برخورد غير انساني نيز داشتند.
(454 با بررسي منابع تاريخي که مواردي ذکر گرديد، اقليت هاي مذهبي در ايران در دورههاي مختلف دچار مشکلات خاص خود بودند و هر يک از حکام بنا بر سياست خود اقداماتي را انجام ميداد که بتواند از قويترين اقليت ها براي رسيدن به اهداف خود استفاده کند همانطور که شاهعباس ارامنه را بر زردشتيان بيشتر مورد عنايت قرار ميداد، درهرحال منافع حکومتي چه در دوران آلبويه و چه صفويه نوع برخورد را مشخص ميکرد و منافع حکومتي بيشتر از ساير موارد مورد توجه حکام بود، به هر روي، با توجه به آنچه ذکر شد، ميتوان بيان داشت جانب داري حاکمان بويهي از زردشتيان و به ١٤- مير محمد باقر خاتونآبادي از علماي سرشناس اواخر دوره صفويه و معتمد شاه سلطان حسين صفوي بوده که آثاري، ازجمله ترجمه اناجيل سه گانه را تدوين کرده است .