چکیده:
یکی از عرصههای مهم هر کشور عرصۀ اقتصاد است که وظیفۀ حکومت در آن برقراری عدالت و توازن و زمینه سازی برای بهره مندی حداکثری مردم از امکانات و مواهب است. تبیین وظایف حکومت را میتوان در دانشی به نام «حکمرانی» پیگیری کرد و وظایف اقتصادی دولت در دانش حکمرانی اقتصادی مورد بررسی قرار میگیرد. در این تحقیق سعی بر آن است که حکمرانی اقتصادی از منظر اسلامی بررسی شود. با توجه به اینکه یکی از مهمترین وظایف حکومت در عرصۀ اقتصاد برقراری عدالت است، پرسش اصلی تحقیق این است که برقراری عدالت (توزیعی) در حکمرانی اقتصادی چه مولفههایی دارد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که در حکمرانی اقتصادی براساس قاعدۀ عدالت، لازم است فرصتهای اقتصادی، آموزشی، درآمدها، امکانات و مواهب عمومی و نیز اطلاعات بهصورت عادلانه در جامعه توزیع شود؛ بهطوریکه ضمن برخورداری همۀ افراد از حداقلها، زمینۀ بهرهبرداری بیشتر از این فرصتها و ثروتها برای همگان مساوی باشد.
Aiming to establish justice and balance the economy, governments in every country try to facilitate maximum utilization of all people from goods and possibilities. Economic governance is an emerging academic branch involving explanation of government duties. In this research, economic governance is examined from an Islamic perspective. Given that one of the most important tasks of government in economics is to establish justice, the main question of the research is what are the components of establishing (distributive) justice in economic governance. The findings show that in economic governance based on the rule of justice, it is necessary to distribute opportunities, education, incomes, facilities and public gifts as well as information fairly in society. So that while all people enjoying the minimums, there is a ground for more utilization of these opportunities and properties for all people equally.
خلاصه ماشینی:
نتایج تحقیق حاکی از آن است که در حکمرانی اقتصادی براساس قاعدۀ عدالت، لازم است فرصتهای اقتصادی، آموزشی، درآمدها، امکانات و مواهب عمومی و نیز اطلاعات بهصورت عادلانه در جامعه توزیع شود؛ بهطوریکه ضمن برخورداری همۀ افراد از حداقلها، زمینۀ بهرهبرداری بیشتر از این فرصتها و ثروتها برای همگان مساوی باشد.
Sharma Larry Diamond Shabbir Cheema and Linda Maguire HansJurgen Wagener United States Agency for International Development در باب عدالت هم میتوان برای نمونه به مقالاتی اشاره کرد: زرقا (1379) در مقالۀ خود با عنوان «عدالت توزیعی در اسلام» ضمن اذعان به این نکته که اسلام، بهعنوان دینى جامع، راهبردها و ابزارهاى اجبارى و داوطلبانۀ توزیعى متعددى همچون زكات، زكات فطره، انفاق واجب بر بستگان فقیر وغیره را جهت جلوگیرى از تمركز ثروت در دست عدهاى مخصوص و تضمین تأمین نیازهاى اولیه و تأمین حداقل معاش براى گذران زندگى تمامى شهروندان ارائه مىدهد، این ابزار را براساس فقه اهل سنت به تفصیل مورد بحث قرار داده و میزان كارایى نظام اسلامى و توزیع مجدد درآمد، ثروت و سایر منابع در امر فقرزدایى و كاهش فاصله میان توانگران و ناداران را بررسى کرده است.
حکومت اسلامی نیز براى اینکه نقشۀ اقتصادى صحیحى که مورد توجه اسلام است تنظیم شود، چرخ اقتصاد جامعه بر محور اعتدال بچرخد و تولید و توزیع براساس عدالت اقتصادى صورت گیرد، وظیفه دارد تا این منابع را بهنحوی مدیریت و توزیع کند که زمینه و امکان بهرهمندی تمام افراد را فراهم کند و در مسیر تأمین عدالت در جامعه باشد (ر.