چکیده:
عفو و بخشودن، در متون دینی و اخلاقی یکی از مفاهیم بنیادی و کاربردی در راستای اصلاح و تعالی فردی و اجتماعی
محسوب میشود. امروزه یکی از مباحث مطرح در این حوزه» آن است که آیا بخشودن» همواره یک فضیلت است با
نه؟ در سنت مسیحیت» گذشت.» یکی از ارکان دین محسوب شده و امید به بخشوده شدن از سوی خداوند منوط به
بخشودن فرد دانسته شده است. یونانیان باستان و نیز عدهای در فرهنگک غربی» امروزه نه تنها گذشت را فضیلت تلقی
نکرده» که آن را حاکی از ضعف نفس و زبونی شخص میدانند. در این مقاله دلایل موافقان و مخالفان بخشودن طرح
شده و مورد ارزیابی قرار می گیرد. با توجه به آموزههای اسلامی به نظر میرسد بخشودن هر خطاکاری با هر درجه از
لغزش و خطاء امری فضیلتمندانه محسوب نمیشود؛ در این راستا باید قابلیت قابل» میزان و نوع خطاء حالات شخص
خطاکار مانند پشیمانی اوه قصد جبران و یا اصرار او بر خطا و ... در نظر گرفته شود. تعالیم اسلامی عفو را فضیلتی
بزرگک دانسته و با وجود آنکه قصاص و نیز اجرای عدالت را مایه حیات» ضامن امنیت نظام و کنترل خطاکاران تلقی
کرده»ء با ارائهی راهکارهایی همچون تغافل» انجام آن بدون منت گذاری و صرفا به جهت درستی عمل» گسترده کردن
محدودهی آن به همه انسانها و ... راه را برای بخشودن هموارتر کرده و با بیان پیامدهای دنیوی و اخروی و نیز فردی و
اجتماعی آن» خواستار صلح و آرامش همگان شده است.
In religious and ethical teachings, amnesty and forgiveness are among basic and practical notions in individual and social reform and transcendence. Today, an important question that arises is whether forgiveness is always a virtue or not. Forgiveness is at the core of Christianity and being forgiven by God is indebted to being forgiven by individuals. The ancient Greeks, and today, some Westerners not only believe forgiveness is not a virtue, but also think it indicates an individual's weakness and imperfection. Accordingly, the present study proposes and evaluates the proponents and opponents' reasoning with regard to forgiveness. According to Islamic teachings, it seems that forgiving every type of mistake with varying degrees of error and fault is not a virtue. Thus, the forgiver's capabilities, and the extent and type of fault, and the wrongdoer's dispositions, such as remorse, compensation, or insistence on fault should be considered. Forgiveness is a great virtue in Islamic teachings, and although retaliation and administration of justice guarantee safety and security and control over wrongdoers, such solutions as negligence, forgiving without any expectations in return, forgiving for the sake of righteousness, encompassing all individuals, etc. make it simpler to forgive. In the same vein, by highlighting its earthly and unearthly and individual and social consequences, peace and tranquility for all are demanded in Islamic teachings .
خلاصه ماشینی:
احساس قوت و آرامش رواني پس از آنکه سـتم و جفاي بزرگي در حق مان روا داشـته ميشـود، آيا نگه داشتن حس خشم و نفرت در دلمان نسبت به افراد جفاپيشــه پســنديده اســت ؛ يا چشــم پوشــي از حس نفرت و انتقام و وانمود کردن آنکه چنين اعمالي رخ نداده و اهميتي نداشـته اسـت ؟ طرفداران گذشـت عموما معتقدند بخشـودن ، هم فرد بخشـاينده و هم فرد بخشوده شده را رها و قوي سـاخته و شـخص نسـبت به خود و زندگي خويش احسـاس بهتر و قدرت بيشـتري خواهد داشت ؛ بر اين اساس ، با توجه به شــفابخش بودن بخشــودن از منظر اين افراد، قربانيان بايد بيقيد و شـــرط ببخشــايند (همان ، ص ٢٧).
در مراتب بالاتر، علاوه بر درگذشــتن از خطاي شــخص خطاکار و عدم ســرزنش و عتاب او، خيرخواهي، شــفقت و احسـان نيز نسـبت به وي روا داشـته ميشـود: «قال رسول الله في خطب ه : ألا أخ رکم بخير خلائق الدنيا و الآخرة، العفو عمن ظ مک و صـل من طعک و الإحسـان إلي من أساء إليک و إعطاء من حرمک » (کاشاني، ١٤٢٦، ج ٥، ص ٣٧٤)؛ «معناي عفو اين اسـت که از شـخص گناهکار چشم پوشي و اغماض کرده و به ظاهر او را ملزم به خطا و گناهش ننمايي و آنچه از اهانت و ضـرر و ناراحتي به تو رسـيده از صـميم قلب ببخشـايي و علاوه بر آن احسان و نيکي نمايي»٣ (گيلاني، ١٣٧٧:ف ، ص ٣٧٣ ؛ مجلســـي،١٤٢٥ ، ج ٦٨، ص ٤٢٣ )؛ «کســـي که بر فردي که بر او ظلم روا داشـــته ، دعا کند (براي او طلب خير نمايد)، پيروز اســت »٤ (الکاشــاني، ١٤٢٦، ج ٥، ص ٣٧٣).