چکیده:
اصول عدالت اجتماعی، قواعد تحققبخش عدالت در توزیع مواهب اجتماعی است. اصول متعددی در تعیین جایگاه واقعی هر چیز و هر کس در جامعه موثر است که یکی از آنها «اصل آزادی هدفمند» است. آزادی در قرائت رایج لیبرالیسم به معنای رهایی انسان در تنفیذ خواستههای شخصی، بریده از الزامات انسانی و اخلاقی است که بر مبنای انسان-محوری، ابزاربودن عقل و گسست میان حق و خیر بنا شده است، اما مقتضای آزادی در اسلام بر خلاف لیبرالیسم، فراهمنمودن زمینههای رشد و بالندگی و بروز استعدادهای انسانی و کمالی افراد جامعه است. این معنا بر مبانی یازدهگانه ذیل که با تامل در منابع دین اسلام استنباط شده، مبتنی است: اختیاریبودن ایمان، تفاوت مومنان در درجات ایمان، رشد اجتماعی، مشارکت مردم، انفتاح باب اجتهاد، امر به معروف و نهی از منکر، تفاوت سلیقهها، رعایت تدریج در هدایت، احکام غیر الزامی دین، وابستگی اجرای قوانین به رضامندی عمومی و قاعده عدم سلطه. تبیین شرایط، لوازم و آثار این مبانی با روش توصیفی و تحلیلی، به تفصیل در این پژوهش آمده است تا زمینه تاملات بیشتر عدالتپژوهان را فراهم نموده و روشنگر مجریان عدالتخواه باشد.
مبادئ العدل الاجتماعی هی قواعد أساسیة یعتمد علیها لتحقیق العدالة فی تقسیم الثروة الاجتماعیة.
هناک العدید من المبادئ التی یتم علی أساسها تحدید الدور الحقیقی لکل شیء وکل شخص فی المجتمع، أحدها مبدأ «الحریة الهادفة».
الحریة وفق الأسس اللیبرالیة السائدة فی العالم تعنی إطلاق العنان للإنسان فی تنفیذ رغباته الشخصیة دون الاکتراث بالإلزامات الإنسانیة والأخلاقیة التی قوامها الإنسان بذاته، والعقل علی أساسها مجرد وسیلة وهی تدعو إلی الفصل بین الحق والخیر؛ بینما مبادئ الحریة فی الإسلام لیست کذلک، حیث توفر التعالیم الإسلامیة للبشر الأرضیة اللازمة للرقی إلی أعلا الدرجات وتفعل قابلیاتهم وتأخذ بأیدیهم نحو الکمال المنشود، وهی متقومة علی أحد عشر مبدءا مستوحی من المصادر الإسلامیة کالتالی: عدم الإجبار علی الإیمان، الاختلاف بین درجات الإیمان، الرقی الاجتماعی، مساهمة الشعب، فتح باب الاجتهاد، الأمر بالمعروف والنهی عن المنکر، اختلاف الأذواق، التدرج فی الهدایة، أحکام دینیة غیر إلزامیة، التمسک بتنفیذ القوانین علی أساس قبول عام، قاعدة عدم التسلط.
تطرق الباحث فی هذه المقالة إلی بیان شروط ومستلزمات وآثار هذه المبادئ بالتفصیل وفق منهج بحث وصفی تحلیلی بهدف إعانة الباحثین علی التدقیق أکثر فی مسألة العدل وتوضیح أسسه للمعنین بإقامته فی المجتمع.
Principles of social justice consist in the rules which contribute to the administration of justice by distributing social blessings. Numerous principles play significant role in determining the real position of anything or anybody in society, one of which is the principle of purposeful freedom. Freedom as defined by the Western liberalism means man’s freedom in fulfilling his personal desires without any commitment to what is human or moral, something that is based on humanism, on the idea that intellect is something instrumental and that there is a split between the truth and goodness. However, unlike liberalism, freedom in Islam requires that the ground for the growth and flourishment of the human aptitudes and talents as well as individuals’ perfection in society should be prepared. This idea is based on the following eleven principles which have been deduced from various sources in Islam: faith as being a matter of choice, believers being different in terms of their degrees in faith, social growth, people’s participation, Ijtihad as something open to everyone, enjoining good and forbidding evil, difference of tastes, observing graduality in guidance, non-binding prescripts of religion, dependence of enforcements of laws on general gratification and the principle of non-dominance. The explanation of the conditions, the implications and consequences of these principles through analytical-descriptive method has been offered in detail. This paves the ground for those who make studies on justice to ponder more on these matters and makes the justice-seeking administration informed of the course they wish to take.
خلاصه ماشینی:
آزادی در قرائت رایج لیبرالیسم به معنای رهایی انسان در تنفیذ خواستههای شخصی، بریده از الزامات انسانی و اخلاقی است که بر مبنای انسانمحوری، ابزاربودن عقل و گسست میان حق و خیر بنا شده است، اما مقتضای آزادی در اسلام بر خلاف لیبرالیسم، فراهمنمودن زمینههای رشد و بالندگی و بروز استعدادهای انسانی و کمالی افراد جامعه است.
این معنا بر مبانی یازدهگانه ذیل که با تأمل در منابع دین اسلام استنباط شده، مبتنی است: اختیاریبودن ایمان، تفاوت مؤمنان در درجات ایمان، رشد اجتماعی، مشارکت مردم، انفتاح باب اجتهاد، امر به معروف و نهی از منکر، تفاوت سلیقهها، رعات تدریج در هدایت، احکام غیر الزامی دین، وابستگی اجرای قوانین به رضامندی عمومی و قاعده عدم سلطه.
(liv) یکی از اصولی که در تحقق عدالت اجتماعی نقش مهمی دارد و با دو تفسیر کاملاً متفاوت، مورد تأکید مکتب اسلام و لیبرالیسم است، اصل آزادی است.
(lvii) اما چنانکه در ضمن مباحث روشن خواهد شد، مبانی و اهداف «آزادی» به مثابه اصلی از اصول عدالت و به تبع آن مفهوم آزادی در این مکتب با آن چه مورد تأکید دین اسلام است، تفاوت عمیق دارد.
8 این مقاله عهدهدار جهت اثباتی مسأله؛ یعنی بیان ویژگیهای آزادی مورد نظر اسلام به مثابه اصلی از اصول عدالت اجتماعی و جایگاه آن و تبیین مبانی، اهداف و مؤلفههای آن است.
(lxxv) بنابراین، اگر چه همه انسانها به لحاظ تکوینی در انتخاب ایمان آزادند و خود باید با تشخیص راه حقیقت، به آن ایمان بیاورند، اما این بدین معنا نیست که حاکمیت اسلامی اجازۀ اظهار هر گونه مطالب خلاف دین حق را به افراد بدهد و یا افراد را به صورت علنی در اظهار کفر و ارتداد آزاد بگذارد.