چکیده:
حوزة عمومی خیال شاعرانه، مباحث اصلی و گستردهای را دربر میگیرد که شامل چهار بحث مجاز، استعاره، تشبیه، کنایه و دگرگونیها و شاخههای هرکدام میشود؛ امّا در میان مباحث علم بدیع، چند بحث را بر آن میتوان افزود و بدینگونه دایرة اصطلاح، صور خیال و تا حدی ایماژ را شعاع بیشتری داد؛ زیرا در این صورتها نیز آن چیزی که ادای معانی را از حالت عادی بیان به گونههای مختلف درمیآورد، عنصر خیال و نیروی تخیّل شاعرانه است. یکی از مهمترین عناصری که باید از آن سخن گفت، اغراق و تقسیمبندیهای گوناگون آن است. نقش اغراق در بعضی از ادوار شعری و نیز در بعضی از انواع ادبی، برجستهترین نقش به شمار میرود که مهمترین آن، حماسه است. اهمیت نقش اغراق در حماسه تا بدان حد است که همة آرایههای بلاغی دیگر اثر حماسی، در زیرمجموعة این نقش تعریف میشوند. این پژوهش به بررسی و مقایسه این ویژگی در دو اثر برجستة حماسهسرایی ایران، یعنی شاهنامة فردوسی و گرشاسبنامة اسدی طوسی خواهد پرداخت و در ضمن آن، درجه پختگی حماسه و کاربرد ویژگیهای بلاغی آن را در این دو اثر مقایسه کرده، در نهایت، به این نتیجه میرسد که هرچند عناصر بلاغی در اغراقهای گرشاسبنامة اسدی طوسی، شدت و حضور بیشتری دارند، اغراق در شاهنامه از جهت در نظر گرفتن روح کلّی حماسه و تناسب با اجزای دیگر متن، حماسیتر است.
The public field of poetic imagery includes major and broad topics. It involves four disputations: metonymy, metaphor, image, irony, and their alterations and branches. But among the topics of rhetoric science, several discussions can be added. In this way, we can extend the circle of the "terms", "the imaginary forms", and somehow the "image"; because in these cases, the forms that variegate depiction of meanings from the ordinary expression is the force of "poetic fancy". One of the most important elements is "hyperbole" and its various categorizations. The role of hyperbole in some episodes of poetry history, as well as in some literary forms, is the most prominent role, and one of the most notable categories of hyperbole is epic. The significance of hyperbole in epic literature is very notable in as much as it involves all other rhetorical arrays. This research will examine and compare the "hyperbole array" between two prominent Iranian epic literature, "Shahnameh" by Ferdowsi” and "Garshasbnameh" by "Asadi Tusi." We will compare using of rhetorical features in these two works while weighing the dimension of epics maturity. Ultimately we concluded that although rhetorical elements in the hyperboles of Garshasbnameh are more intense, hyperboles in Shahnameh, considering its epic atmosphere and fitting with other elements of the genre, are more epic.
خلاصه ماشینی:
مقايسۀ عنصر بلاغي اغراق در دو منظومۀ حماسي شاهنامۀ فردوسي و گرشاسب نامۀ اسدي طوسي محمود بشيري / مولود شاگشتاسبي چکيده حوزٔە عمومي خيال شاعرانه ، مباحث اصلي و گسترده اي را دربر ميگيرد که شامل چهار بحث مجاز، استعاره ، تشبيه ، کنايه و دگرگونيها و شاخه هاي هرکدام ميشود؛ اما در ميان مباحث علم بديع ، چند بحث را بر آن ميتوان افزود و بدين گونه دايرٔە اصطلاح ، صور خيال و تا حدي ايماژ را شعاع بيشتري داد؛ زيرا در اين صورت ها نيز آن چيزي که اداي معاني را از حالت عادي بيان به گونه هاي مختلف درميآورد، عنصر خيال و نيروي تخيل شاعرانه است .
اين پژوهش به بررسي و مقايسه اين ويژگي در دو اثر برجستۀ حماسه سرايي ايران ، يعني شاهنامۀ فردوسي و گرشاسب نامۀ اسدي طوسي خواهد پرداخت و در ضمن آن ، درجه پختگي حماسه و کاربرد ويژگيهاي بلاغي آن را در اين دو اثر مقايسه کرده ، در نهايت ، به اين نتيجه ميرسد که هرچند عناصر بلاغي در اغراق هاي گرشاسب نامۀ اسدي طوسي، شدت و حضور بيشتري دارند، اغراق در شاهنامه از جهت در نظر گرفتن روح کلي حماسه و تناسب با اجزاي ديگر متن ، حماسيتر است .
اغراق هاي شاهنامه از آنجا که بر مدار نوعي اسناد مجازي است ، داراي تنوع بسياري است و مطالعۀ صور اغراق در شعر فردوسي نشان ميدهد حوزٔە امکانات و تنوع زمينۀ تصويري در اسناد مجازي ، بيش از همۀ انواع تشبيه و استعاره است ؛ اما اغراق هاي اسدي با نوعي دقت و ريزه کاري همراه است که به نظر مي رسد با آنچه به عنوان بيان حماسي و حماسه مطرح شده تا حدودي مغايرت دارد؛ هرچند بايد به سبک دورٔە سرودن گرشاسب نامه و ويژگي هاي دوران او در تأثيرگذاري اين پديده دقت کرد.