چکیده:
هدف از نگارش این مقاله بررسی فرایند تضعیف در واژگان از فارسی میانه به فارسی دری براساس رویکرد واجشناسی زایشی است. دادههای این مقاله از واژههای فارسـی میـانۀ زرتشتی ذکرشده در فرهنگ کوچک زبان پهلوی مکنزی (1388)، که به فـارسی دری راه پـیدا کردهاند انتخاب شده، سپس شکلهای مختلف آنها در فارسی امروز ایران و واژهنامههای فارسی دری از جمله: دهخدا (1388)، حسندوست (1383)، ذیل فرهنگهای فارسی (1382-1388) استخراج شدهاند. در هر یک از این زبانها، قواعد واجی آنها استخراج و ذکر شده است. در مرحلۀ بعد، بر اساس اصول واجشناسی زایشی و معیارهای ینسن (J.Jensen) به تحلیل واجی قواعد برای کشف قاعدۀ طبیعی پرداخته شده است. با بررسیهای صورتگرفته در این زمینه، سه نوع فرایند تضعیف در این زبانها کشف شده است که در این مقاله به بررسی این سه نوع تضعیف، پرداخته شده است. برخی از نتایج بهدستآمده در این پژوهش عبارتند از: 1) طبیعیترین قاعده از نظر آوایی لزوماً سادهترین قاعده نیست؛ یعنی سادگی، شرط لازم برای طبیعیبودن قاعده است ولی شرط کافی نیست. 2) با توجه به بررسیهای صورتگرفته مشخص شد که بسامد فرایند تضعیف در پایانۀ هجا، پایان واژه و محیط بعد از واکه به مراتب بیشتر از آغازۀ هجا و واژه است. 3) مطابق قواعد، همخوانهای شرکتکننده در این فرایند، همگی از نوع همخوانهای گرفته مانند [p, b, f, k, g, w, t, d] هستند. 4) قواعد واجی موجه معمولاً یکسویه هستند.
The purpose of this article is to investigate the process of weakness in vocabularies from Middle Persian to Dari Persian based on generative phonology framework. The presented data of this article have been extracted from vocabularies of the middle-Persian Zoroastrian mentioned in Concise Pahlavi Dictionary from David Neil Mackenzie (1388), which have been found in Persian Dari. Then, their different forms have been found in the dictionaries of Persian Dari including Dehkhoda (1388), Hassan Doost (1383), and about Persian Dictionaries (1382-1388), as well as in New Persian. In each of these languages, their phonological rules are extracted and listed. In the next step, the phonological analyses of the rules have been investigated based on the principles of generative phonology and the criteria of Jensen (2004: 117) to discover the natural rule. Three types of processes of weakness have been investigated in this paper. In this article, authors have examined these three types of weakness. Some of the results are: (1) the most natural rule isn’t necessarily the most simple one; on the other hand, the simplicity is the necessary condition for naturalness of rules, but it isn’t sufficient condition. 2) According to the analyses, the weakness process has been seen in coda, final-word , intervocalic and postvocalic type more than onset and initial- word. 3). Consonants, which participate in this process in according to rules, are obstruent consonants such as [p, b, f, k, g, w, t, d]. 4) Phonological rules usually act unidirectional.
خلاصه ماشینی:
برای تعیین صورت زیرساختی دو فرضیه را میتوان در نظر گرفت : فرضیۀ اول : همخوان انسدادی، نرمکامی و واکدار /g/ صورت زیرساختی هستند و برای تبدیل این همخوان در محیط بعد از واکه ، پایانۀ هجا و پایان واژه به جفت پیوسته و بیواک خود؛ یعنی]k[ به قاعده ای نیاز است .
طبق گفتۀ هایمن ، صداها باید حداقل دارای یکی از این شروط باشند تا در یک طبقۀ طبیعی قرار گیرند و قابلیت تبدیل شدن به یکدیگر را داشته باشند؛ یکی این که ، دو صدا با هم مشمول قواعد واجی قرار گیرند، همان طورکه مشاهده میشود و طبق قاعدٔە (١) همخوان انسدادی و واکدار /g/ در جایگاه بعد از واکه ، پایانۀ هجا و پایان واژه به همخوان انسدادی و بیواک ]k[ تبدیل شده است .
در داده های جدول (٢) یک تناوب واجی بین دو همخوان ]t[~d][ دیده میشود که همخوان /d/ در نتیجه فرایند تضعیف در محیط بعد از واکه ، پایانۀ هجا و پایان واژه به جفت پیوسته و بیواک خود یعنی ]t[ تبدیل میشود.
برای تعیین صورت زیرساختی دو فرضیه را میتوان در نظر گرفت : فرضیۀ اول : همخوان انسدادی، تیغه ای و واکدار /d/ صورت زیرساختی هستند و برای تبدیل این همخوان در جایگاه بعد از واکه ، پایانۀ هجا و پایان واژه به جفت پیوسته و بیواک خود؛ یعنی ]t[ به قاعده ای نیاز است .
فرضیۀ دوم : همخوان انسدادی، تیغه ای و بیواک /t/ صورت زیرساختی هستند و برای تبدیل این همخوان در جایگاه بعد از واکه ، پایانۀ هجا و پایان واژه به جفت پیوسته و واکدار خود؛ یعنی ]d[ به قاعده ای نیاز است .