چکیده:
ظهور سازمانهای اجتماعی و گسترش روز افزون آنها یکی از خصیصه های بارز تمدن بشری است. و به این ترتیب و با توجه به عوامل گوناگون مکانی و زمانی و ویژگیها و نیازهای خاص هر جامعه هر روز بر تکامل و توسعه این سازمانها افزوده می شود. بدیهی است هر سازمان اجتماعی برای نیل به اهدافی طراحی شده و با توجه به ساختارش نیازمند نوعی مدیریت است. یکی از پیامدهای مهم در هم ریخته شدن نظام ارزشی غرب حاکم شدن مکتب اصالت نفع بر روند فعالیتهای اقتصادی و تولید است. معتقدین به این مکتب یک عمل را تا آنجا درست قلمداد میکنند که برای فرد یا افرادی بیشترین خوشی و آسایش را به بوجود آورد به بیان دیگر ملاک درستی یک عمل نتایج آن است نه شیوه انجام آن عمل.
خلاصه ماشینی:
واژگان کلیدی: مدیریت، اصول مدیریت، نظریات مدیریت، سرپرستی مقدمه مدیریت فرایند به کارگیری مؤثر و کارآمد منابع مادی و انسانی در برنامه ریزی، سازماندهی و بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل است که برای دستیابی به اهداف سازمانی و بر اساس نظام ارزشی مورد قبول صورت می گیرد.
بخش اول: شناسایی مفهوم مدیریت و اصول آن اصولا در هر مجموعه سازمانی، ایجاد ارتباطات اصولی شغلی و انسانی افراد و نیز اداره نمودن و هماهنگ سازی منابع انسانی، مادی و امکاناتی موجود آن در جهت اهداف سازمانی و فردی، نیازمند به اهرمی مؤثر می باشد که به عنوان مدیریت شناخته می شود.
براین اساس، مدیریت عبارتست از: * ایجاد توازن بین منابع و فعالیتهای کاری مختلف دریک موسسه * فرآیندی نظام مند که با استفاده از آن بتوان کوشش های فردی و گروهی را به منظور دستیابی به اهداف مشترک، هماهنگ نمود.
بخش دوم: شناسایی سبک های مدیریتی بررسی ها نشان می دهد، تعیین سبک یا شیوه متناسب اعمال مدیریت، مستلزم در نظر گرفتن برخی پارامترهای اساسی می باشد و اهم این موارد شامل نوع سازمان، تشکیلات سازمان، محدودیتهای مدیریتی، موقعیت زمانی و مکانی، تر کیب کمی و کیفی همکاران و...
این عناصر اصلی شامل طراحی و برنامه ریزی، سازماندهی، فرهاندهی کارکنان، هماهنگی فعالیتها، وکنترل عملکرد بوده و همچنین، چهارده اصول مدیریتی مورد بحث بدین شرح می باشد.
ﺑﺮرﺳﻰ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﺑﻬﺒﻮد ﻓﻀﺎى ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر ﺑﺮ رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎدى در ﻛﺸﻮرﻫﺎى ﻣﻨﺘﺨﺐ ﺑﺎ ﺗﺄﻛﻴﺪ ﺑﺮ اﻳﺮان، ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻋﻠﻮم اﻗﺘﺼﺎدى، ٦(١٩): ٢٠٤-١٧٥.