چکیده:
مکتب هرات در زمان تیموریان دوران خاصی از شکوفائی هنری در ایران محسوب میشود. تیمور و جانشینانش، تلاش مداومی در حمایت از هنرمندان مختلف و جمع کردن آن در هرات داشتند که زمینه ساز ظهور مکتب هرات در عرصههای مختلف هنری گردید. ظهور و بروز مکتبهای هنری هرات در روزگار فرزند او شاهرخ و بعدها سلطان حسین بایقرا حاصل این تلاشها و حمایتها بود. در زمان شاهرخ(807-850 ق) اکثر هنرمندان که تیمور قبلا به ماوراءالنهر فرستاده بود، وارد هرات شدند و او هرات را مرکز علم و هنر و سیاست خود ساخت. او با تکیه بر اموال فراوانی که از تیمور بر جای مانده بود، در هرات دست به ایجاد مدارس، خانقاه ها، آرامگاهها و مساجد و کافهها و باغها زد . خصوصیت منحصر به فرد شاهرخ، حمایت آزادانه از علم را با اعتقاد سخت و روحیهی اسلامی به هم آمیخته بود. از سوی دیگر، فرزندان او الغ بیگ، ابراهیم سلطان، بایسنقر و محمد جوکی، افزون براینکه هر کدام در هنری کارآمد و استاد بودند در هنرپروری و علم دوستی نیز شهرتی در خور داشتند . مجموع این شرایط ایران عصر تیموری بویژه شهرهای هرات و شیراز در زمان شاهرخ و فرزندانش را، مستعد بروز و ظهور یکی از درخشانترین دوران هنری خود کرده بود. مسلماً ظهور شخصیتهای هنرمندی چون کمالالدین بهزاد نتیجه شرایط اجتماعی مطلوب آن دوران و حمایتهای پادشاهان تیموری بوده است. بهزاد تحت حمایت شاهان هنردوست تیموری در نگارگری ایرانی ابداعاتی داشت که نه تنها در مکتب هرات، بلکه در تاریخ هنری ایران، نوآوری محسوب میشود. در این تحقیق سعی شده با توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی دوران تیموری، آثار برجسته کمالالدین بهزاد مورد کاوش عمیق قرار گرفته و با معرفی ویژگیهای خاص هر اثر، تأثیرات آنها در رشد و تکامل نگارگری ایرانی مورد بررسی قرار گیرد. نتیجه سالها خلاقیت کمالالدین بهزاد الگویی مناسب در برابر نگارگران دورانهای بعد به ویژه صفویه قرار داد تا نگارگری ایرانی را به اوج تعالی برساند
خلاصه ماشینی:
در اين تحقيق سعي شده با توجه به شرايط اجتماعي و سياسي دوران تيموري، آثار برجسته کمالالدين بهزاد مورد کاوش عميق قرار گرفته و با معرفي ويژگيهاي خاص هر اثر، تأثيرات آنها در رشد و تکامل نگارگري ايراني مورد بررسي قرار گيرد.
با اين توضيح مبناي نظري اين مقاله بر اين اصل استوار است که استاد بهزاد با استفاده از شرايط اجتماعي و سياسي خاص بوجود آمده در دوران تيموري و بعدها صفويه با حفظ اصول اصلي و اساسي نقاشي ايراني ، تغييرات شگرفي در شيوه نگارگري خلق کرد که اين شيوه جديد تحت عنوان مکتب نگارگري هرات، توسط نگارگران دورانهاي بعدي اقتباس و بکارگرفته شد.
در اين مدت، او سه دوره تيموريان، شيبانيان و صفويان را درک کرد و از حضور اساتيد برجسته اي چون آقا ميرک هروي، ولي الله و سيداحمد تبريزي بهره مند گشت ٨ و رموز مختلف هنر نگارگري را در محيط هنر پرور هرات آموخت و آثار ابتکاري که در کار خويش نشان داد او را مورد توجه بزرگان هرات و بويژه سلطان حسين بايقرا قرار داد به گونه اي که شاه به او لقب « ماني ثاني » اعطا کرد و او را به مدت ٢٠ سال به رياست کتابخانه سلطنتي هرات منسوب کرد.
بهزاد ساختار نقاشي خود را به گونه اي ترکيب بندي کرده بود که توانست چهرههاي جديدي وارد آن کند و صحنه اي غني از تصاوير اجزاي ساختمانها خلق کند که اين مسئله فقط از طريق به کارگيري اسلوب هندسي استقرار اجزا ممکن بود١٢.