چکیده:
یکی از انواع حاد سوءرفتارهای سازمانی و بینفردی در محیط کار، اوباشگری سازمانی است و به مفهوم سوءاستفاده جمعی کارکنان از یک همکار یا بهنوعی آزار و اذیت روانی فرد توسط عدهای دیگر است که با ایجاد فشارهای روانی بر فرد موردنظر باعث ازبینبردن شخصیت او و ایجاد خلل در انجام منظم، مستمر و دائمی وظایف سازمانی میشود. باتوجهبه اهمیت مسئله اوباشگری و پیامدهای منفی آن شناخت و پیشگیری رفتارهای اوباشگری سازمانی نقش بسزایی در سلامت روانی و جسمانی کارکنان و افزایش بهرهوری و کارایی سازمان خواهد داشت، ازاینرو، هدف مطالعه حاضر، شناسایی عوامل سازمانی موجد اوباشگری سازمانی در سازمان است. پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری دادهها توصیفی از نوع پیمایشی است که با بهرهگیری از تکنیک دلفی اجرا شده است. جامعه آماری کلیه خبرگان آشنا به موضوع پژوهش و درگیر در مسائل کارکنان با سابقه تخصصی و تجربی بودهاند که به روش هدفمند انتخاب شدند. درنهایت، 29 نفر در سه دور دلفی شرکت کردند و به پرسشنامه دلفی پاسخ دادند. ابتدا با مطالعه متون مرتبط با موضوع پژوهش 29 عامل سازمانی موجد اوباشگری شناسایی شد. سپس، این 29 عامل دراختیار خبرگان قرار گرفت و با نظر اصلاحی آنها و طی سه دور دلفی، 31 عامل شناسایی شد. برای اندازهگیری میزان توافق نظر خبرگان ضریب هماهنگی کندال محاسبه و دلفی در سه دور اجرا شد. درنتیجه، 31 عامل سازمانی موجد اوباشگری در پنج دسته: عوامل ساختاری، عوامل رفتاری – ادراکی، عوامل شغلی، عوامل مدیریتی و عوامل فرهنگی قرار گرفت.
One of the extensive forms of organizational and interpersonal misbehaviors in workplace is organizational mobbing and it means collective abuse of employees by a colleague or some other type of psychological harassment by a person who, by putting psychological pressure on the person, destroys her personality and interferes with regular, continuous, and permanent organizational tasks. Concerning the importance of mobbing and its negative consequences, identifying and preventing organizational mobbing behaviors plays a vital role in employees’ mental and physical health and in improving organizational productivity and efficiency. Hence, the present study aims to identify organizational factors which generate mobbing in an organization. In terms of purpose, this study is an applied one and it is a descriptive survey-type in terms of data collection and applied through Delphi technique. The statistical population consists of all experts familiar and involved in employees’ problems with specialty and experimental backgrounds selected purposefully. Ultimately, 29 experts participated in three Delphi turns and answered a Delphi questionnaire. First, by studying the related literature, 29 generating organizational mobbing were identified. Then, experts were provided with these 29 factors and by their modifications, finally 31 on factors were recognized in three Delphi turns. To measure the rate of experts’ concurrence, Kendal’s correlation coefficient was calculated. Delphi was implemented in three turns. As a result, 31 generating organizational mobbing factors were categorized in five groups: structural factors, behavioral – cognitive factors, occupational factors, managerial factors and cultural factors.
خلاصه ماشینی:
بنـابراين ، رفتارهاي انحرافي در سازمان در سال هاي اخير مورد توجه قرار گرفتـه اسـت ، رفتارهـايي کـه در بسـترهاي سازماني رخ داده و افراد بسته به نوع عملکرد و موقعيت ، رفتارهاي انحرافي متفاوتي از خود بروز ميدهنـد (لي، ٢٠١٧: ٦١٣) و اين رفتارها موجب نگرانيهاي زيادي براي کارکنان ميشود.
پيامدهاي منفي اوباشگري در محل کار موجب شده است اين پديده موضـوع بسـياري از پژوهش ها در محيط ها و زمينه هاي کاري مختلف باشد اما توجه کمـي بـه علـل ايجـاد آن در سـازمان هـا و بررسي عوامل موجد آن شده است .
اگرچه پـژوهش هـايي در اين حوزه براي شناسايي عوامل موجد اوباشگري سازماني انجام گرفته است ، امـا ايـن پـژوهش هـا معمـولا به صورت ناقص انجام گرفته ، يا به بخـش محـدودي از ايـن مسـئله پرداختـه انـد، يـا بيشـتر توجـه و تمرکـز مطالعات بر عوامل و مضرات وجود اين گونه رفتارهاي مخرب در محـيط هـاي کـاري بـوده اسـت و توجـه 1.
بااينکه در جوامع پيشرفته سياست هايي براي کم رنگ کردن اين معضل درپيش گرفته اند، اين پديـده بـا درجاتي هنوز پابرجاست ، باتوجه به اينکه اوباشگري سازماني در ايران هنوز معضلي ناشناخته و پنهان اسـت و تا به رسميت شناختن آن هنوز راه درازي در پيش است ، روزانه تعداد زيـادي کارمنـد قربـاني اوباشـگري سازماني، پس از پايان ساعات اداري و بعد از تحمـل جنـگ روانـي در محـيط کـار، بـا اعصـاب رنجـور و غروري لگدمال به خانه ها روانه ميشوند (فرجي ارمکي و طباطبائي، ١٣٩٥).