چکیده:
اختلاف قرایت های قرآنی گاه سبب پدیدآمدن وجوه اعرابی متفاوت و توسع در معانی آیات قرآنی شده و گاه این اختلاف ها در یک آیه و یا حتی در یک واژه به اوج خود رسیده است که بررسی و مشخص کردن وجوه مقبول، فصیح و افصح آن ها نگاه تازه ای از پیوند قرایت های قرآنی، وجوه اعرابی و دلالت های معنایی آن ها به دست می دهد، این مقاله براساس شیوه وصفی- تحلیلی درصدد است واژه «الارحام» را در آیه نخست سوره نساء از این نگاه بررسی کند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که وجوه اعرابی حاصل از قرایت های سه گانه در واژه «الارحام»، ده وجه است و هر وجه نیز دلالت معنایی خاص خود را دارد. هم چنین قرایت های قرآنی عامل تاثیرگذار در ایجاد وجوه اعرابی است که نحویان و مفسران در واژه «الارحام»، بیان کرده اند. این وجوه اعرابی حاصل، خود سبب ایجاد ترکیب های نحوی متفاوت و هم چنین پدیدار شدن معانی تازه در واژه «الارحام»، شده است.
Variant readings of the Qur’an led to the emergence of different diacritics and the expansion of meaning of the verses. At times, these differences reached their culmination in a verse or even in a word; as a result, the study and identification of their acceptable, eloquent and even more eloquent aspects will provide a new vision of Qur’anic associations, diacritics, and semantic implications. Based on the descriptive-analytical method, this paper analyzes the word al-arham (the wombs) in the first verse of Surah al-Nisa’. It proves that the diacritics resulting from the three readings of the word al-arham include ten aspects, each carries its own implication. Additionally, the variant readings are an effective factor in creating diacritics expressed by scholars and commentators for this word. These diacritics have given different syntactic combinations and new implications for the word al-arham.
خلاصه ماشینی:
براساس وجه اعرابي مذکور معناي آيه چنين است : «بپرهيزيد از خدا و بپرهيزيد از خويشان ، پس از آنها مبريد» [٥٤، ج٢، ص٣٤١]؛ که به لحاظ معنايي اين عطف ، دلالت بر منزلت والاي نزديکان و وجوب نيکي به آنها دارد [١٩، ج١، ص٦٠٨].
سمين حلبي ، عکبري و دمشقي حنبلي وجه اعرابي مذکور را به دو دليل ضعيف به حساب آورده اند: يکي اينکه وجود قرائت نصب و اظهار حرف جر بر «الأرحام»، مانع چنين چيزي هستند و اصل بر توافق قرائت هاست و ديگر اين که قسم به غير خدا نهي شده است و احاديث بدان تصريح کرده اند [٣٠، ج٣، ص٥٥٥؛ ٣٧، ج١، ص٣٢٧؛ ٢٠، ج٦، ص١٤٥].
تا جائي که مفسران زيادي چون جوزي بغدادي ، ابن ابي الزمنين ، زمخشري ، جلالالدين محلي و جلال الدين سيوطي ، ابن عاشور، ملا علي قاري، مکي بن ابي طالب ، فراء، بهجت صالح ، ابن عربي ، بيضاوي ، شعراوي ، واحدي ، زرکشي ، حکمت بن بشير بن ياسين ، مراغي ، ثعالبي ، ابن کثير دمشقي و عدوي به وجه مذکور هيچ گونه اشاره اي نداشته و معنايي براي آن ذکر نکردهاند [١٦، ج٢، ص٣؛ ١٠، ج١، ص٣٤٥؛ ٢٦، ج٢، ص٦؛ ٤٦، ص٧٧؛ ٥، ج٤، ص٢١٧؛ ٤٢، ج١، ص٣٩٣؛ ٤٩، ج١، ص١٢١٤؛ ٤١، ج١، ص٢٥٢؛ ٣٥، ج٢، ص٢٢٧؛ ٦، ص٤٠١؛ ١٣، ج١، ص٣٢٩؛ ٣٣، ص١٩٩٢؛ ٥٥، ج٦، ص٢٨٤؛ ٢٥، ج١، ص٣٤٣؛ ٥٧، ج٢، ص٤؛ ٤٨، ج٤، ص١٧٤؛ ١٥، ج٢، ص١٦٠؛ ٩، ج٣، ص٣٣٤؛ ٣٦، ص١٧].