چکیده:
آیت الله مصباح یزدی از جمله فقهایی است که درباره دموکراسی و مردم سالاری دینی آراء و نظریاتی ارایه کرده است. از نظر وی در اسلام دو اصل معتبر است: الف) حاکمیت مردم و نفی استبداد، ب) سعادت و رستگاری مردم. نقطه جدایی حاکمیت مردم در غرب با حاکمیت مردم در اسلام این است که غرب زمام حکومت را به دست مردم سپرده و برای آن قید و شرطی قایل نیست، درحالی که اسلام زمام حکومت را به دست خدا میداند و مردم را در چارچوب قوانین الاهی آزاد نهاده تا در پرتو آن سرنوشت خود را رقم زنند. همچنین اهداف دموکراسی دینی هم دنیوی هستند همانند عدالت اجتماعی، تامین امنیت، رضایت، مشارکت مردم، کارآمدی، حاکمیت قانون، آزادی سیاسی و هم اهداف معنوی و اخلاقی همانند. گسترش فرهنگ دینی، اقامه حق و دفع باطل. از نظر ایشان در اسلام اراده و حاکمیت انسان در طول اراده و حاکمیت خدا، تعین غایات انسان توسط خداوند، پیوستگی همه شئون زندگی است. از سوی دیگر تقدم اخلاقی جامعه برفرد، مصالح منافع، جامعه و غایات فردی در صورت تزاحم میان آنها است. همچنین چون سیاست مسئول هدایت و سعادتمندی انسانها است نمیتوان سعادت انسانها را به مشارکت مردم واگذار کرد. فرضیه پژوهش بر این مبنا است که آیت الله مصباح، در نظریه حکومت اسلامی خود امکان تحقق در گفتمان علوی را برای دموکراسی مهیا ساخته است.
Democracy Discourse in Political Mesbah-YazdiDr. Masoud MotallebiSeyed Ghadir Ghanizadi ZaveyhAbstract:Ayatollah Mesbah-Yazdi is among Faghih who formulate theories about democracy. According to Islam, two principles are legitimate: A) popular sovereignty and rejection of despotism, B) salvation of people. The difference between popular sovereignty in the west with popular sovereignty in the Islam is: in the west, the government is run by people without any restrictions, however, in the Islamic world the government would be legitimized by God and people would make their fate according to Islamic laws. Moreover, the goals of religious democracy are worldly- such as social justice, security, satisfaction, people’s participation, and efficiency, rule of law, political freedom- and ethical – such as expansion of religious culture, righteousness and nullification. In his views, the will and control of mankind are during God's will. On the other hand, if there is a conflict between Individual and society, the society has priority over individuals. Moreover, since the politics is responsible for the guidance and salvation of the people, the salvation of the people cannot be left to people's participation. The hypothesis of the research is: Ayatollah Mesbah-Yazdi maintain that the democracy could be established by Alavi method.Keywords: Ayatollah Mesbah-Yazdi, Islam, Democracy, Legitim
خلاصه ماشینی:
فرضیه پژوهش بر این مبنا است که آیت الله مصباح، در نظریه حکومت اسلامی خود امکان تحقق در گفتمان علوی را برای دموکراسی مهیا ساخته است.
مدعی است که اسلام انقلابی توان اداره جامعه را دارد و میتواند طبق شرایط روز به باز اندیشی پرداخته با به روز نگهداشتن خود هم پای تحولات سیاسی اجتماعی سخنی جدید برای گفتن داشته باشد.
زيرا بدن انسان از آن خداست و انسان مالك و صاحب اختيار آن نيست و بر اين اساس است كه انسان حق ندارد به خود آسيب برساند پس در اين صورت چگونه انسان مىتواند حق وضع و تصويب قوانين كيفرى و جزايى را به حكومت واگذار كند و به حكومت اجازه دهد كه مجريان و متخلفان را مجازات كند و دست دزد را قطع نمايد و برخى را به اعدام محكوم سازد؟ اشكال دوم، بر فرض كه بپذيريم انسان حق هر نوع تصرفى را در جان و بدن خود دارد و حتى مىتواند حيات خود را از بين ببرد و حتى مىتواند به حكومت چنين حقى را منتقل كند تا در ارتباط با زندگى اجتماعى انسانها قوانينى را تصويب كنند كه بخشى از آنها قوانين حقوقى و كيفرى نيز هست و به اجراى اين قوانين بپردازند.
مردم در این نوع دموکراسی که ناظر بر نظریه قرارداد اجتماعی است خود منشأ قانون نیز هستند.
حال سوال اینجاست که آیا اسلام به عنوان یک دین الهی یکی از این دو نوع حکومت را عقلا تایید مینمایند و آن را میپذیرد و یا خود نظر خاصی دارد.