چکیده:
خداوند در قرآن کریم انسان ها را از سوء ظن و تجسس در امور دیگران که می توان گفت تجاوز به حقوق دیگران می باشد نهی نموده است. در این مقاله سعی شده که با استفاده از قرآن و تمسک سیره به معصومین به این پرسش ها پاسخ دهیم.1- دیدگاه دولت نسبت به مردم چگونه باید باشد؟2- آیا این نهی از تجسس به صورت عموم و مطلق می باشد به عبارت دیگر آیا نهی شامل دولت ها در تفتیش و دخالت در امور مردم از جمله اندیشه و آزادی بیان و اموال و سایر امور آن ها می شود؟3- حدود اختیارات دخالت دولت نسبت به امور مردم تا چه حدی می باشد؟ در پاسخ باید گفت که دولت باید اصل را بر برائت متهم بگذارد و با حالت سوء ظن نسبت به مردم برخود نکند و نهی خداوند درباره حرمت تجسس به صورت عمومیت ندارد و به دولتمردان به جهت اداره کشور و حفظ امنیت مردم حق تجسس و تفتیش در امور مردم اعم از بحث اندیشه و آزادی در بیان و دارایی و سایر امور داده شده است اما این حق به صورت مطلق نیست و در امور اجتماعی و یا جایی که عدم دخالت منجر به فتنه می شود حق دخالت داده است و حاکم باید بصورت دائمی بر امور اجتماعی مردم نظارت دقیق داشته باشد.
The Quran people from suspicion and surveillance in the affairs of others The Quran people from suspicion and surveillance in the affairs of others. In this article we have tried to use the Quran and the adherence of the Innocents to answer these questions. 1. The government's view of how it should be? 2. Does the absolute prohibition of spying for the public and is In other words, prohibition of government intrusion, and interference in the affairs of the people, including ideas And freedom of expression, property and other matters to them? 3. The jurisdiction of the government's interference in the affairs of the people is to what extent? In response, the government must give the accused the benefit of the doubt and suspicion towards the state itself does not God forbid forbidden and therefore can not be generalized surveillance And the government to run the country and securing the right to investigate and audit matters discussed whether people thought And freedom of expression and assets and other matters is But this right is not absolute and non-interference in social work or a place that is conducive to intrigue Has the right to intervene and the ruling should be closely monitored on a permanent basis on social affairs.
خلاصه ماشینی:
آيه ذکر شده به بيان پاره اي از وظايف و آداب معاشرت است از جمله اينکه اهل ايمان نبايد در مقام سوء ظن و بدگماني به برادر ايماني خود برآيد و بآنچه بر حسب طبع گماني در باره ديگري داشت آنرا اظهار نمايد و يا ترتيب اثر بدهد زيرا ظن که خاطر نفساني است و در اثر قرائني خاطره نفساني براي انسان رخ ميدهد و قهري است و آنچه مورد نهي است ترتيب اثر بآنست به اين که او را متهم کند و نيز بمردم بگويد و موقعيت او را در انظار سلب نمايد.
اسلام مي خواهد در جامعه اسلامي امنيت کامل حکمفرما باشد نه تنها مردم در عمل و با دست به يکديگر هجوم نکنند، بلکه از نظر زبان مردم ، و از آن بالاتر از نظر انديشه و فکر آنان نيز در امان باشند، و هر کس احساس کند که ديگري حتي در منطقه افکار خود تيرهاي تهمت را به سوي او نشانه گيري نميکند، و اين امنيتي است در بالاترين سطح که جز در يک جامعه مذهبي و مؤمن امکان پذير نيست (مکارم شيرزاي، ١٣٧٥، ج ٢٢، ص ١٨٥-١٨٦).
و چون فرمانروا از هر کسي سزاوارتر به عيب پوشي مردم است ، پس نبايد عيبهاي پوشيده مردم را برملا کند، و اين هم ممکن نيست مگر با از بين بردن سخن چينان و دور داشتن آنها از خود، و ديگر آن که عيبهاي ظاهري مردم - نه معايب پنهاني- را بايد از بين ببرد، و اين مطلب را از راه عيب پوشي در حد توان ، مورد تأکيد قرار داده است ، زيرا هر نوع عيبي به منزله ناموس است ، و براي تشويق به اين کار، توجه به پيآمد آن عمل داده است که خداوند عيبهايش را که او دوست دارد از مردم پنهان بدارد، در مقابل پنهان داشتن گناهان و معايب مردم ، مخفي ميدارد (ميثم بحراني، ١٣٧٥، ج ٥، ص ٢٤٥-٢٤٤).