چکیده:
مهر به دو قسم مهرالمسمی و مهرالمثل تقسیم میشود.مهرالمسمی،مهری است که در عقد ازدواج تعیین میشود یا بعد از عقد (در صورت نبودن مهرالمسمی در عقد) به وسیلة زوجین تعیین میگردد.مهرالمثل ،مهری است که برای تعیین آن به امثال و همانندهای زن مراجعه میشود.در موارد زیر مهرالمثل واجب میشود. 1ـ در عقد صحیح، مهر تعیین نشده باشد. 2ـ در عقد، عدم مهر شرط شده باشد؛ 3ـ مهر تعیین شده در عقد فاسد باشد؛ 4ـ در صورتی که آمیزش به شبهه شده باشد.آنچه به عنوان مهر تعیین میشود باید شرایط زیر را داشته باشد:مالیت داشتن،پاک بودن مهر و صحت انتفاع از آن،مغصوب نبودن،مجهول نبودن.مهر ممکن است به سبب عقد صحیح واجب شود و ممکن است با آمیزش در نتیجة نکاح صحیح یا فاسد یا شبهه واجب شود.در پنج مورد مهر تأکید شده و احتمال سقوط از بین میرود:آمیزش، خلوت صحیح (آمیزش حکمی)، فوت یکی از زوجین ،رجوع در عده،ازالة بکارت .در موارد زیر در صورتی که جدایی بین زوجین قبل از آمیزش (حقیقی یا حکمی) واقع شود کل مهر ساقط میگردد:سبب جدایی زوجه باشد،سبب جدایی ولی زوجه باشد،فسخ توسط زوج قبل از آمیزش، بخشش کل مهر به زوج ، ابراء ذمة زوج نسبت به مهر.در دو حالت زیر مهر تنصیف میگردد:طلاق قبل از آمیزش،جدایی به سبب زوج قبل از آمیزش
Marriage portion is divided into suitable dower and definite mahr. Suitable dower is a kind of mahr that is determined during marriage or after marriage contract is signed (in case no suitable dower exists) on the part of both wife and husband. Definite mahr is a kind of mahr that is designated by referring to wife’s likes. Definite mahr becomes obligatory in the cases below. 1. Mahr is not specified during validly concluded marriage contract. 2. No mahr is specified during marriage conclusion. 3. Determined mahr contains impurities. 4. In case intercourse is done in doubt. What is designated as mahr must have the following terms: It must have financial support; it must be pure and truly profitable; it must not be disfavored and it must be known. Mahr might become obligatory because of accurately concluded marriage contract and it might become obligatory by means of intercourse as a result of matrimony in validity or invalidity or in doubt. Mahr has been emphasized in five instances and it is unlikely to fall: Intercourse, complete privacy, death of wife or husband, re-marriage during waiting period, disappearance of maidenhood. In the following cases where divorce takes place before intercourse, the whole mahr ceases to be valid: wife is cause of divorce; wife’s father is cause of divorce; husband cancels marriage before intercourse; wife decides not to receive mahr from husband and husband is being acquitted from charge of mahr. In two instances, mahr is divided in half: pre-intercourse divorce, husband decides to divorce his wife before intercourse.
خلاصه ماشینی:
در صورتي که مهرالمسمي مشتمل بر مال حلال و حرام باشد؛ مثلا ده درهم و خمر يا خوک به عنوان مهر تعيين شود عقد صحيح است و زن مستحق ده درهم است اما در مقابل خمر يا خوک مستحق چيزي نيست و اگر ده درهم کمتر از مهرالمثل باشد، زن نميتواند مهرالمثل را مطالبه کند؛ چون خمر يا خوک نزد مسلمانان منفعتي ندارد.
ظاهر مذهب حنفي در اين مسأله عدم جواز است ، اما متأخرين حنفي به جواز اخذ اجرت بر تعليم قرآن و علوم ديني فتوي داده اند؛ زيرا ممکن است کسي که آنها را تعليم دهد نباشد، و قاعده اين است که هر چيزي که صلاحيت اجرت گرفتن بر آن دارد ميتواند مهر قرار گيرد، بعضي اشکال کرده اند که زوج در اين حالت خادم زن ميشود و خدمت شخص حر جايز نيست ؛ بنابراين نميتواند مهر قرار گيرد، ولي اين اشکال درست نيست ؛ چون به معلم قرآن يا علوم ديگر خادم گفته نميشود (کاساني، ٥٦٦ و ٥٦٧؛ ابن نجيم ، ٢٢٦ ؛ بدران ، ١٨٨).
اما در صورتي که زوجه خودکشي کند يا زوج را بکشد، اختلاف نظر است ؛ جمهور فقها گفته اند: اگر زوجه خودکشي کند، مستحق کل مهر ميشود و زفر او را مستحق مهر ندانسته است ، مگر اين که با آميزش يا خلوت تثبيت شده باشد.
اين حکم آميزش با عقد صحيح است که باعث تثبيت کل مهرالمسمي ميشود، اما اگر مهرالمسمي نباشد يا فاسد باشد يا عدم مهر شرط شده باشد، زن مستحق مهرالمثل است .