چکیده:
آدمی با معطوفکردن انرژی خویش به پدیدهای و مشاهده آن در درون به حضوری دست مییابد که جوهر آگاهی است؛ اما هنگامی که یگانگی خویش را با ذهن بگسلد و تماشاگر آن باشد، به مرتبهای فراتر به نام آگاهی متعالی دست مییابد. رسیدن به این آگاهی در عرفانهای شرقی بهمنظورِ آرامش ذهنی بسیار اهمیت دارد. در این پژوهش، فرآیند رسیدن به این آگاهیِ برتر در مکتب یوگا و ذن به روش تحلیلی ـ توصیفی بررسی میشود. رهرو در مکتب یوگا با بهکاربستن فنون ارائهشده به توقف جریانات ذهنی و در نهایت، به حقیقت برتر درونی و رسیدن به رهایی در پرتو آگاهی متعالی نائل خواهد شد. در مکتب ذن نیز روشنشدگی همراه با ادراک حقیقت وجود از طریق تمرکز و حضور دائمی حاصل میآید که با شهود درونی معنا پیدا میکند. آنچه در این دو مکتب علیرغم اختلاف در روش و مبانی مشترک است، همان هدف نهایی است که رسیدن به این آگاهی متعالی را دربرمیگیرد.
By turning his energy to a phenomenon and observing it within, man achieves a presence that is the essence of consciousness; but when he breaks his oneness with the mind and watches it, he attains a higher level, called transcendent consciousness. Achieving this awareness is very important in Eastern mysticism for peace of mind. This study seeks to investigate the process of achieving this superior awareness in the school of yoga and Zen in an analytical-descriptive manner. In the school of yoga, wayfarer, by using the techniques presented, will stop the mental flows and ultimately achieve superior internal truth and achieve liberation in the light of transcendental consciousness. In Zen school, illumination, along with the perception of the truth of existence, is achieved through concentration and permanent presence, which is meaningful with inner intuition. What is common in these two schools, despite differences in methodology and foundations, is to achieve this consciousness.
خلاصه ماشینی:
ازنظـرِ پیـروان ایـن مکتب ، فهم حقیقت ذن با وجود پیچیـدگیهـایی کـه دارد، کـار آسـانی نیسـت و بیـان ماهیت آن کاری نسبتاً سخت است ؛ چراکه باید رهرو این راه معنوی بود تـا مـاهیتش را بازشناخت .
معرفت برتر و ادرا́a حقیقت وجود و زندگی که از طریـق تمرکـز و حضـور برای روند́ ۀ این راه به ارمغان میآید و درنهایت ، رهایی از تمامی برچسب های شخصـیت و من های دروغین که خود فرد یا جامعه بر او زده است ؛ همان هـدف ذن اسـت کـه هـر سالکی به دنبال آن بوده است و از آن با عنوان ساتوری ٦ نام برده میشود.
patanjali یوگا در واقع ، راهی عملی و طریق سِیروسلوکی اسـت کـه بـا خاموشـی ذهـن از طریـق ریاضت و مراقبه و ازبین بردن صفات مثبت و منفی انسانی در پی رسیدن آگـاهی از ایـن خود حقیقی است .
پیشینۀ تحقیق پژوهش های متعددی در زبان فارسـی در زمینـۀ یوگـا و ذن در قالـب کتـاب و مقالـه و پایان نامه صورت گرفته است که در برخی از آن ها به طـورِفرعی بـه مسـئلۀ آگـاهی برتـر به عنوانِ هدف غایی این مکاتب اشاره ای شده است ؛ ازجمله کتاب اینک رهایی، ترجمه و تحقیق در سوتراهای پتنجلی تألیف برزو قادری که در ایـن کتـاب بـه بیـان مهـم تـرین موضوعات «سوتراها»،١ یعنی مفهوم حیات و زندگی، رنج و درد، منِ دروغـین و حقیقـی، رسیدن به سرمستی و آرامش پرداخته شده است و در این میـان ، بـه مراتـب و سـاحات آگاهی برتر در اوپانیشادها٢ نیز اشاره دارد.