چکیده:
بررسی گونه شکواییه که یکی از گونه های اصلی ادبیات غنایی میباشد،موضوع اصلی مقاله حاضر است.شکوائیه در وجود انسان به صورت فطری وجود دارد و انسان ها درمواقعی که از موضوعی نارضایتی پیدا میکنند به شکواییه روی می آورند. شاعران نیز با زبانی عالی تر از مردم عامه، به بیان مشکلات خود در قالب شکوه میپردازند. شکوائیه از زمان های گذشته درشعر شاعران وجود داشته است اما در شعر معاصر به علت تغییرات اجتماعی و سیاسی این دوره و سبک نیمایی جدید برای مخاطبان این نسل ملموستر میباشد. به لحاظ حساسیت موضوع و زمان مورد بحث ، این مسأله نیاز به تشخیص و تمایز ویژهای از سایر مباحث شعر معاصر مییابد. این مقاله به بررسی مقوله شکواییه در شعر ملک الشعرای بهار می پردازد.بهار نماینده شاعران کلاسیک پرداز معاصر است و از این جهت شعر او دارای اهمیت است.جایگاه سیاسی و اجتماعی او وجه متمایزی به شکواییههایش نسبت به دیگر شاعران کلاسیک معاصر میدهد.مقاله حاضر تحلیل و بررسی دیوان اشعار بهار با روش توصیفی و تحلیلی و مطالعه کتابخانه ای است که در سه قسمت اصلی نگارش شده،قسمت اول مقدمهای گذرا بر ادبیات غنایی و گونه شکواییه است و در قسمت دوم که تنه اصلی مقاله است به بررسی و تحلیل اشعار شکوایی بهار بر اساس تقسیم بندی پنج گانه شکواییه و به ترتیب بسامد این دسته ها پرداخته شده است.شکواییه های بهار از نظر بسامد و فرم بیرونی و موضوع مورد بررسی هستند.شکواییههای او بیشتر زبانی سیاسی دارند و میزان ناسازگاری اندیشه پیشرو شاعر با دوران سیاسی خویش را نشان میدهند.پیوند ادبیات با اوضاع سیاسی جامعه در این شکواییه ها از جمله نشانه های معاصر شعر اوست.انسان و اجتماع هم به عنوان دو مولفه معاصر در شکواییههای کلاسیک او مورد توجه هستند.پس از واکاوی گونه شکواییه در شعر بهار به عنوان شاخص شعر کلاسیک معاصردر قسمت نهایی میزان تاثیرات سیاسی و اجتمای بر تفکرات فردی شاعر و همچنین میزان نوآوری و عدم خلاقیت او در تقسیمات شکواییه مشخص میشود.
Complaining is a innate part of human nature; people complaining when being dissatisfied with something. Poets also complain about their problems, but in a supreme language than the public. Complain have existed in poems of the poets since time immemorial, but in contemporary poetry, due to the social and political changes of this period, and a new Nimaiicstyle is more tangiblefor the audience of this generation.In view of the sensitivity of the subject and the time at issue, this issue needs to be distinguished from other topics of contemporary poetry. This article examines the complaint issue, which is one of the varieties of lyric literature, in the poetry of contemporary poet Malek al-ShoaraBahar.Describing and explaining them presents a written document of the poet's time with a complaining language for todayreader.What you read is a selection of Bahar complaints that includes his complaints about the age; with political situation being the most frequent topic, and this reflects the poet's personality and political insight
خلاصه ماشینی:
گرچه اشعار شکوايي معاصر شيوه بيان و صراحت شعر دوره هاي پيشين را ندارد امـا زبان شـاعران نيمايي و کلاسيک اين دوره آثار جاودانه اي در بيان شکايات انسان خلق کرده اند که بررسي آنها در ادب فارسي ضرورتي انکار ناشدني است .
بهار شاعري است که از قالب و محتواهاي گوناگون استفاده ميکند شعرهاي او بيشتر درون مايه سياسي، اجتماعي و وطنيات را به همراه دارند و پيرو آن شکواييه هاي او نيز بيشتر موضوع سياسي دارند در ميان ديوان او قصايد بلند و رسايي وجود دارد «تجاوز شاعر از معيارهاي کهن و ثابت شده شعر فارسي بسيار اندک است .
فرديت و اشاره مستقيم به افراد در شکواييه هاي سياسي او ديده ميشود و بارها از شخص يا مقام خاص نام ميبرد: شاهي است در اين شعر که جز زر نشناسد خلقي، که ندانند به جز چنگ و دف و ني (بهار، ٢٧٠:١٣٨٨) ناداني از ديگر صفاتي است که بهار به پادشاه قاجار منسوب مينمايد و شاه نادان را لايق پادشاهي نميداند او معتقد است دانايي و مديريت لازمه حکومت است : زين شـه نادان اميـد ملکراني داشـتن هست چون از دزد، چشم پاسباني داشتن (همان : ٢٥٠) شاعر در برابر ستم پادشاه به نفرين نيز متوسل ميشود او چنان از ستم رنجور و شکسته حال است که با اطمينان بيان ميکند بي گمان خون مظلومان دامن آلوده بيدادگران سياسي را خواهد گرفت : سيل خون آلود اشکم بي خبر گيرد تورا خون مردم ، آخر اي بيدادگر، گيرد تورا (همان : ١٠١٢) در بيان شکوه از شاه و صاحبان منصب با نگاهي جزيي و اومانيسم برخورد ميکند اما در مواجه با توده مردم کلي گويي ميکند.