چکیده:
صفایی جندقی فرزند ارشد یغمای جندقی است و اشعار عاشورایی مهیج و سوزناک وی در قالب ترکیببند سروده شده است. او در این شیوه گوی سبقت را از اقران ربوده و ترکیببند عاشورایی او، مشحون از فنون و صنایع ادبی است. در این مقاله، از میان فنون ادبی مراثی تنها به آواها و صنایع مرتبط با آن مانند واجآرایی، انواع جناس و تکرار که بار موسیقایی کلام را افزایش میدهند، پرداخته شده است. تحلیل آوایی این اشعار از منظر مکتب فرمالیسم، با تاکید بر تحلیل آواها و القاهاست که موریس گرامون به آنها توجّه داشته است. بر این اساس در ذهن پرسشهایی مطرح میشود؛ آیا میتوان از تکرار آواهای به کاررفته در شعر صفایی به القاهایی دست یافت؟ آیا تکرار واج و القای آن میتواند احساسات یا نامآواهایی را تداعی کند؟ در تحلیل واجی نوحهها، با در نظر گرفتن تاثیر انتخاب واژگان و تکرار آنها بر موسیقی و معنای نوحهها به تکرار واجها، القا، جایگاه و شیوههای تولید توجّه شده است. در این مقاله به آواها، میزان کاربرد آنها، القاها و تصویرسازیهای به کار رفته در نوحهها پرداخته تا میزان موفقیّت شاعر را در انتقال مفاهیم و پیام مشخّص کند. نتیجه اینکه تکرار آواها توانستهاند احساسات و حسیّات را تداعی کنند؛ بسامد بالای واکة بم "آ" و همخوان خیشومی "ن" در اشعار صفایی جندقی، حاکی از القای درد، رنج و نارضایتی است، حتّی اگر در مضمون بیتها و کلام او آشکارا بیان نشده باشد.
The purpose of this research is the vocal analysis of safaei’s on hundred and seventy monodies and elegies by in terms of formalist school with emphasis (on) sound analysis and induction that was in consideration of Maurice Grammont. Accordingly the questions of the present study are: Is it possible to achieve induction by interactions used in safaei’s poetry? Is phonemes repetition and its induction can suggest phonetic names?In phonological analysis of his monodies and elegies the impact of words choice and repeating them in music and the meaning of monodies and elegies, the repetition of phonemes, induction position and production procedures have been considered in this article, sounds, rate applications, inductions and illustration used in monodies and elegies have been considered in order to determine the success of poet in convening implications.Safaei has been considering all poetic elements like: (rhythm, rhyme and rows, literary devices specially the repetition of phonemes and words). The repetition of words and voices in Safaei`s poem have been used regarding emphasizing speech and music`s language. The repletion of voices could associate emotions, but theonomatopoeia have had poor application. High frequency of bass vowel (A) and Consonant sounds (N), in poem in of this great poet suggest the induction of pain and dissatisfaction, even if it is not clear in his context bits and speech.
خلاصه ماشینی:
بر این اساس در ذهن پرسشهایی مطرح میشود؛ آیا میتوان از تکرار آواهای به کاررفته در شعر صفایی به القاهایی دست یافت؟ آیا تکرار واج و القای آن میتواند احساسات یا نامآواهایی را تداعی کند؟ در تحليل واجي نوحهها، با در نظر گرفتن تأثير انتخاب واژگان و تكرار آنها بر موسيقي و معناي نوحهها به تكرار واجها، القا، جايگاه و شيوههاي توليد توجّه شده است.
صفایی جندقی، نوحه، آوا و القا، موریس گرامون، فرمالیسم، تحلیل آوایی The Vocal Analysis of Safaei Jandaqi’s Martyrdom Poetry Najafi, Mahdi, PhD Student, Persian Language and Literature, Najafabad Branch, Islamic Azad University, Najafabad, Iran Toghyani, Eshagh, Professor, Persian Language and Literature, Najafabad Branch, Islamic Azad University, Najafabad, Iran Khorasani, Mahboobeh, Associate Professor, Persian Language and Literature, Najafabad Branch, Islamic Azad University, Najafabad, Iran Abstract: The purpose of this research is the vocal analysis of safaei’s on hundred and seventy monodies and elegies by in terms of formalist school with emphasis (on) sound analysis and induction that was in consideration of Maurice Grammont.
همانطور که میدانید گرامون واج را به واكه و همخوان تقسیم میکند، تكرار هر كدام از اين دو علاوه بر زيبايي ظاهري شعر در تصويرسازي و القاگري آن نقش دارد: قاتل به قصد قربت اگر تیغ کین کشید; خاکش به دیده تیغ چرا بی گنه برید (صفایی جندقی،1370: 281) بفروش قلب غفلت و نقد سرشک خر; کز نیم قطره دولت باقی توان خرید (همان: 283) تكرار همخوان "ق" که انسدادی است و براي تأكيد به كار رفته، نوعي ناله و رنج و هقهق را القا ميكند، ناله از قاتلانی كه به ناحق خون ثارالله را بر زمین ریختند و در واقع آبروی خود را تا ابد ریختند.