چکیده:
در ایران باستان نیز همانند همهی ملتها مرثیهسرایی و عزاداری برای مردگان به شکلهای مختلف مرسوم بوده است. یکی از ارجمندترین منابع شناخت ما از آداب و رسوم ایرانیان کهن، کتاب ارزشمند شاهنامه است. فردوسی با استادی خاص خود آیینهای سوگواری را به تصویر کشیده است. سوگواران به خاطر از دست رفتگان، بیقراری و مویه میکردند، بر خاک میافتادند، موی و روی خود را میکندند و جامه بر تن را چاک میزدند. آیینهای دیگری نیز چون یال و دم اسب را بریدن، زین را وارونه بر اسب نهادن، نیل بر اسب و پیل کشیدن، سراپرده و درختان را سوزاندن و...از آیینهای سوگواری در شاهنامه است. نوحه و زاری سوگواران، بر از دست رفتگان در شاهنامه شنیدنی است. بیان و پرداخت شاعرانهی این مرثیهها علاوه بر ارزش تاریخی، اجتماعی و فرهنگی، دارای ارزش ادبی قراوانی نیز هستند.
خلاصه ماشینی:
{مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} نمونههاي ديگر جامه دريدن در سوگ، جامه دریدن گشتاسب است پس از شنيدن خبر مرگ زرير...
{مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} افراسياب نيز با شنيدن خبر مرگ پسرش سرخه، كه به انتقام خون سياوش به دست رستم كشته شد اینگونه به عزاداری میپردازد.
در شاهـنامه ايـن عمـل ويژه زنـان نيست بلكه هم مردان و هم زنان بـه ايـن عمـل دست ميزننـد چنانكـه زال درسوگ سياوش: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} گاه اين كردار (يعني آسيب رساندن به خود) با رخ كندن نمود پيدا ميكند.
{مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} و اين يكي از زيباترين كردارهاي شاهنامه است كه در سوگ كسي انجام ميشود.
موي كندن در اكثر سوگواريها ديده ميشود از جمله هنگامي كه خبر مرگ سهراب جوان را براي تهمينه آوردند تهمينه: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} در يك مورد خاص فرنگيس پس از آن كه موي خود را ميبُرد آن را به كمر بندد {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} و نيز بار ديگر تهمينه در سوگ سهراب همي گفت و ميخست و ميكند موي ...
{مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} گاه کردارها در سوگواریها نمادین هستند و نشان دهندهی اندوه فراوان از مرگ عزیزان میباشند بسیاری از این آیینها تا مدتها بعد از اسلام نیز به عنوان آیینهای عزداری بر پا میشدهاند و حتی برخی از آنها هنوز نیز در میان مردم رایج است.