چکیده:
جوزف کمپبل(1904-1987م.) اسطوره شناس آمریکایی بود که در زمینة اسطوره شناسی و مذهب مطالعات وسیعی انجام داد. «سفر قهرمان» الگویی است که نخستین بار توسط جوزف کمپبل در کتاب «قهرمان هزارچهره» مطرح شد. وی با توجه به شباهتهای ساختاری اسطوره ها، الگویی واحد برای تمام داستانها ترسیم کرده است. این الگو اگرچه از لحاظ تفاوت فرهنگها و زمانها دچار تغییر و تحول می شود، اما اساس و بنیاد آن همواره ثابت است. بر پایة نظریة تک اسطورة کمپبل قهرمان به دنبال دعوتی، از جامعة خویش جدا میشود و با بهره گیری از آموزه ها پای در سفر می نهد و مراحلی همچون ندای پیک، رد دعوت، قبول دعوت، راهنما، گذر از آستانه، امداد، آزمون، پاداش، اکسیر و بازگشت را پشت سر می گذارد. منظومة «شهریارنامه» عثمان مختاری نمونه ای کامل از مراحل اسطورهای سفر قهرمان جوزف کمپبل را به تصویر می کشد. قهرمان این منظومه، ضمن پشت سر گذاشتن موانع و آزمونها، به منزلة نماد اراده و قدرت یک ملت قدم در راه سرزمینی دیگر می گذارد تا با پیروزی بر موجودات اهریمنی، چیرگی اندیشة ایرانی را بر دیگر ملت ها و باورها نشان دهد.
Joseph Campbell (1904-1987) was an American mythologist who worked in the field of comparative mythology and religion. The notion of ‘hero’s journey’ was first proposed by Campbell in his book titled ‘The Hero with a Thousand Faces’. Based on the structural similarity of all myths, he proposes a fundamental patterns that underlies all mythic narratives. In spite of being subject to cultural and temporal variations, this pattern remains essentially the same. According to his theory of monomyth, the hero leaves his society following an invitation and, having embarked upon a journey, he goes through stages such as the call of the envoy, rejection of invitation, acceptance of invitation, following a guide, passing the threshold, seeking help, test, reward, elixir, and return. Osman Mokhtari’s verse book of ‘Shahriar-nameh’ is a perfect example of hero’s journey. In this story, the hero that represents the will of a nation travels to another country while successfully overcoming numerous obstacles and tests to defeat evil creatures and show the superiority of Iranian wisdom over other nations.
خلاصه ماشینی:
به نظرميرسد دشواريابيات ،گسستگيپيوندمعناييميان بخش هايمختلف داستان ،افتادگيهايروايت به ويژه درآغازوپايان داستان ازعوامل مؤثردرپذيرش نيافتن اين منظومه درميان مردم بوده است .
ازسوييديگرواکاوياين منظومه نشان دهندةآن است که اين روايت نقاليبا اساطيرايرانيآميخته است وآميزش اسطوره وحماسه درآن به چشم ميخورد.
اين روندطيسه مرحله انجام ميپذيرد:«مرحلۀنخست ،جداشدن وپانهادن به مرحلۀکشف خودکه باسفرهمراه است ؛مرحلۀدوم ،تغييروتحول است که درقالب تحقق دوامرمهم شکل ميگيرد.
يکيرا بروزصداقت وراستيمينامندکه بايداين ويژگيرادرخودمتجلي سازدودومي،بروز شجاعت است که دراين جالازم است تاقهرمان بانشان دادن اين ويژگي،مرحلۀتحول را تکامل بخشدوسرانجام درمرحلۀسوم ،بازگشت انجام ميگيردوطيآن ،قهرمان پس از رسيدن به شرايط لازم به سويجامعه وگروه موردنظرخويش بازميگردد.
پيشينۀ تحقيق پيش ازاين پژوهش ،پژوهش هايينزديک به اين مقاله بادرنظرداشتن نظريۀتک اسطوره اي جوزف کمپبل به انجام رسيده است .
ک. کمپبل ،١٣٩٢،٣١-٣٠) «دراين روند،حرکت قهرمان طيسه مرحله انجام ميپذيرد:مرحلۀنخست ،جداشدن وپانهادن به مرحلۀکشف خودکه باسفرهمراه است .
در اين مرحله دست سرنوشت قهرمان رابانداييبه سويخودميخواندومرکزثقل اورااز چارچوب هاي جامعه به سوي قلمرويي ناشناخته متوجه ميکند.
»(يونگ ،١٣٨٦:١٦٤)اين نيرودرهيأت يک پيرمرد،استادياعجوزه ايزشت ظاهر ميشودوطلسميبه رهروميدهدکه دربرابرنيروهاياهريمنيازاوحفاظت کندودر بيشترمواقع راهنمابه صورت استادظاهرميشود؛بيشترين نقش راهنما،کمک به قهرمان درغلبه برترس است .
علت پيدايش اين خان آن است که ديويبه نام مضراب ديوشيفتۀدلارام ،دخترپادشاه مغرب شده است وهمواره درپيفرصتياست تادلارام به خواب برودواورابربايد.
گذر از آستانه «عبورازآستانه به اين معناست که قهرمان به مرزدودنيارسيده است .
اين مرحله ،همان خودآگاهيوتجربۀباارزشياست که قهرمان ازدنيايماوراءکسب کرده است .
Key words: hero’s journey, Joseph Campbell, theory of monomyth, Shahriar-nameh, Osman Mokhtari.