چکیده:
داستانهای ملّی روایاتِ گوناگونی دارند که برخی از آنها از بین رفتهاند و فقط نشانههایی به جای نهادهاند. درنگ بر این داستانها و بررسی روایاتِ گوناگونِ آنها ما را در بازشناسیِ روایاتِ فراموششده یاری میکند. یکی از شخصیّتهای مهمِّ داستانهای ملّی که میتوان دو دسته روایتِ کلّی دربارۀ او به دست داد، فریدون است. در یک دسته، فریدون شاهی نیکوکار است و در دستهای دیگر، که فقط نشانههایی از آن در بعضی متون به جای مانده، فریدون در کنار جمشید و کاوس در زمرۀ شاهان ناسپاس به یزدان و گناهکار به شمار آمدهاست. چیستیِ گناهِ فریدون و علّت زدوده شدنِ روایاتِ آن آشکار نیست. در این مقاله، با درنگ بر اسنادِ بهجایمانده از گناهِ فریدون، کوشیدهایم شواهدی دربارۀ گناه او به دست دهیم که نشان میدهد فریدون نیز مانندِ جمشید و کاوس به آسمان رفته است. در بخش دوم مقاله، دربارۀ علّت زدوده شدن روایاتِ گناه فریدون بهکوتاهی سخن گفتهایم.
National narratives have various versions some of which have disappeared leaving behind but some traces. Reflecting on such narratives and their various versions can help us to recognize the forgotten accounts. One of the figures in the national narratives about whom two sets of general accounts can be presented, is Fereydoun. In one set, Fereydoun is a benevolent sovereign. In the second set, of which only some traces have survived, Fereydoun, along with Jamshid and Kavus, have been counted among sacrilegious and ungrateful kings to God. The nature of his sin is not clear nor is the reason for the erasure of its accounts. In the present article, by considering the extant documents as to Fereydoun’s sin, we have tried to present some evidence regarding his sin, which demonstrates that Fereydoun, together with Jamshid and Kavus, have ascended to the sky. In the second part of the article, the reasons for erasing the accounts of Fereydoun’s have been briefly discussed.
خلاصه ماشینی:
در این مقاله، با درنگ بر اسنادِ بهجایمانده از گناهِ فریدون، کوشیدهایم شواهدی دربارۀ گناه او به دست دهیم که نشان میدهد فریدون نیز مانندِ جمشید و کاوس به آسمان رفته است.
یکی از شخصیّتهای مهمِ داستانهای ملّی فریدون است که در یک بررسی اوّلیه میتوان به دو دسته روایت دربارۀ او دست یافت؛ دستۀ نخست همان روایاتِ معروف و شناختهشدهای است که در آنها فریدون شاهی فرهمند و نیکسرشت و عادل است و در شاهنامه و عمدۀ تواریخ دورۀ اسلامی همین تصویر از او دیده میشود.
سپس، با جستوجویی در منابعِ کهن و درنگ بر گناهِ شاهانِ گناهکارِ حماسۀ ملّی که در اسنادِ مربوط به گناهِ فریدون نامشان در کنارِ این شاه آمده و مانند او گناهکار دانسته شدهاند، کوشیدهایم نشان دهیم فریدون نیز مانند جمشید و کاوس به آسمان رفته و، به همین دلیل، ناسپاس و گناهکار دانسته شده است.
علاوه بر مینوی خرد، در روایت پهلوی نیز اینگونه به گناهکاری فریدون اشاره شده است: ای گشتاسب کیهان خدا (= فرمانروای جهان) چون هرمزد جمشید را به دین انگیخت، جم هرمزد را تحقیر کرد که استویداد به من نرسد (= ادعای بیمرگی کرد)، پس به سبب این تحقیر، دیوان و مردمان او را دریدند.
بر پایۀ آنچه گذشت، باید گناهِ اصلیِ فریدون مانند جمشید و کاوس به آسمان رفتن بوده باشد که روایاتِ آن از متونِ ایرانی زدوده شده است.