چکیده:
قرآن با گزارش عنایتهای ویژه الهی در زندگی یوسف علیه السلام، تصویر گویایی از توحید در ربوبیت و نقش تدبیر خداوند در زندگی آن حضرت و سرپرستی وی را به نمایش نهاده؛ اما تورات با حذف یا روایت ناقص، تحریفشده و وارونه این موارد، تصویری کاملا متفاوت دراینباره بهدست داده است. هدف پژوهش نشان دادن تفاوتهای قرآن با تورات در روایت توحیدی قصه یوسف علیه السلام و تحریفآمیز بودن تورات موجود از دیدگاه قرآن کریم است. قرآن، یوسف علیه السلام را بنده برگزیده خدا برای رسالت، سیادت بر خاندان یعقوب علیه السلام و رسیدن به حکومت میداند. این برگزیدگی در قالب نشان دادن رویای سجده خورشید، ماه و یازده ستاره به یوسف علیه السلام بهعنوان نخستین عنایت ویژه الهی به وی اعلام میشود و با سجده پدر، مادر و برادران در برابر وی، بهعنوان عزیز مصر، جامه تحقق مییابد. حوادثی مانند نجات از چاه، فروش در مصر، راهیابی به خانه عزیز مصر، نجات از دام همسر عزیز مصر با کمک برهان ربانی، دریافت دانش تعبیر خواب، نجات از زندان و شفابخش بودن پیراهن وی، همگی عنایتهای ویژه الهیاند که برای تحقق مشیت الهی برای برگزیدگی و سیادت و سروری یوسف علیه السلام شامل حال وی شده و نشانگر تدبیر و ولایت الهی نسبتبه بندگان برگزیده خویش است. تورات همه این موارد را متفاوت گزارش کرده است.
The account which the Qur'an provides about God’s favor to the prophet Yusuf, at the time of his life is a clear image of monotheism, the role of God's favors to the Prophet in his life and his being under the guardianship of God, but Torah give a completely different picture by omitting some details or giving on incomplete, distorted and inverted account. The purpose of this study is to show the differences between the Qur'an and the Torah in their monotheistic narration of the story of Prophet Yusuf and review what Qur’an regards distortion of the story which the existing Torah narrates. The Qur'an considers Yusuf as God's servant chosen for delivering the mission, having sovereignty over the family of Jacob, and holding power. His being chosen by God is represented in his having the dream of the prostration of the sun, the moon and eleven stars as the first special divine providence to him, and with the prostration of his father, mother and brothers before him, as the prince of Egypt, the dream came true. Some events such as rescuing Yusuf by bringing him out of the well, selling him in Egypt, his arrival in the house of Egypt, his rescue from the trap set by the wife of the prince of Egypt when he saw the Divine evidence, his ability to interpret the dreams, his release from prison and shirt’s being a means of healing are all special divine providence, in order to fulfill the divine providence for the election and sovereignty and supremacy of Yusuf, it includes him and shows the divine providence and guardianship towards his chosen servants. The Torah gives in this regard is quite different.
خلاصه ماشینی:
طبق روایت قرآن، یوسف( بندة مقرَّب و برگزیدة خداست که تقدیر و تدبیر حکیمانه و عنایتهای ویژة الهی در متن حوادث زندگی وی حضور دارد و آن را مدیریت میکند تا زمینة سیادت، حکومت و تعبیر شدن رؤیایش مبنی بر سجدة مهر و ماه و ستارگان بر وی محقق شود؛ برای همین، خداوند همة تلاشها و دسیسهها برای از بین بردن، خواری و آلوده کردن یوسف( را زمینة زنده ماندن، سربلندی، اثبات بیگناهی، سروری و عزت وی قرار میدهد؛ اما در روایت تورات، بسیاری از این مسائل وجود ندارد یا وارونه و بهگونهای دیگر گزارش شده است.
تورات، هرچند بهشکل خلاصه و کلی در زمان مرگ یعقوب( و از زبان وی، به برگزیدگی یوسف(، خنثی شدن دسیسههای دشمنان وی بهدست خداوند و برخورداری یوسف( از برکات الهی تصریح میکند (پیدایش 49: 22-26)، اما هنگام گزارش ماجرای یوسف(، نهتنها خواب او را عنایت الهی نمیداند، بلکه دربارة تعبیر آن توسط یعقوب( و نیز به واقعیت پیوستن آن با سجده در برابر یوسف( هم سخنی نگفته است.
نتیجه اینکه با توجه به گزارش قرآن و نیز دیدگاه کتاب مقدس، تعلیمِ الهیِ تعبیر خواب به یوسف( و عنایت الهی بودن آن، در تورات بسیار کمرنگتر از قرآن و بهطور غیرمستقیم روایت شده است.