چکیده:
اسطوره باورهای انسانهای نخستین در برخورد باطبیعت است . اسطوره با
حماسه پیوند دارد ، به عبارت دیگر در حماسه است که نمادهای اسطوره ای به
صورت افراد و موجودات و ابزارهای فرا طبیعی نشان داده می شود. شاهنامه ی
فردوسی بهترین اثر حماسی ایران است و شاعر ان بسیاری تحت تاثیر آن قرار
گرفته اند از جمله استاد شهریار ، شاعر پرآوازه ی معاصر .شهریار اگرچه اثر
حماسی خلق نکرده است ، اما از واژگان و مضامین اسطوره ای _ حماسی
شاهنامه ی بزرگ مرد توس در دیوان خود بهره برده است.این پژوهش بر آن
است تا به صورت تحلیلی توصیفی ، نمادهای اساطیری اشعار شهریار را مورد
بررسی و تعمق قرار دهد . این نمادها که تصویری از حالات روحی و روانی و
تخیل این شاعر توانا است ، امکان دارد متاثر از چند عامل باشد از جمله
شرایط خاص زندگی شخصی ، و شرایط اجتماعی زمان و مصادف شدن بخشی
از زندگی او با انقلاب اسلامی و...
خلاصه ماشینی:
به گونهای که با نگاهی اجمالی به سرودههای شهریار خاصه مسمّط ترکیب بند یادگار جشن فردوسی، این تأثیرپذیری به خوبی مشهود است: چو از شهنامه فردوسی چو رعدی در خروش آمد بـه تن ایرانیان را خون ملیت بـه جوش آمد زبان پارسی گویا شد و تـازی خــمــوش آمــد ز کنج خلوت دل اهرمن رفت و سروش آمد ببالد او ز شهنامه چو شت زرتشت مـــا از زند ببــــال ای مادر ایران از این وخشورفر فرزند به شهنامه درون فـــردوسـی فـرزاد فـرّخ زاد نه تنهـــــا در جهان داد سخن درس دلیری داد الا فردوسیا سحـرآفرینـا ای بـزرگ اسـتـــاد چـــــو تـو اسـتاد معنـی آفرینی کس ندارد یاد ندانم رستم و رویین تنـی بوده است خـودیـانه تو بودی هر چه بودی رستم و رویین تن افسانه (دیوان شهریار، 1 / 604) شهریار برخی از چهرهها و موجودات و مکانها و ابزارها و باورهای اساطیری موجود در شاهنامه را در اشعار خود به کار گرفته است که عبارتند از: سیمرغ، قاف، دیو، اهریمن، اژدها، غول، لولو، هیولا، پری، سروش، نوشدارو، هفتخوان، درفش کاویان، کاوه، ضحّاک، هما، رخش، شبدیز، سرو، فرّ، رستم، سهراب، اسفندیار و...