چکیده:
تصویر خسرو انوشیروان در منابع تاریخی از جمله در شاهنامه و برخی دیگر از متون همعرض آن که احتمالا به دربار ساسانی برمیگردد، تصویری است مثبت همراه با اغراق بسیار. در آثار مکتوب بعدی و در تصور و تخیّل عام، این تصویر رنگ و لعاب بیشتری دارد. آیا راهی برای دریافت ماهیت واقعی زندگی خسرو و رخدادهای دوران حکومت وی وجود دارد؟
نویسنده با کندوکاو در سرشت سنّت خداینامه ـ و نه کتاب خداینامه ـ به این رسیده که در تحقیق در باب خسرو انوشیروان باید از استفاده از منابع عربی و فارسی و مآلا سنّت خداینامه پرهیز کرد، مگر اینکه شواهد و مدارکی مستقل و بیرونی آنها را تایید کنند. وی برای اثبات این فرضیه، به بررسی سه قضیۀ تاریخی در دورۀ خسرو انوشیروان پرداخته است: سرکوب مزدکیه، جنگهای ایران و روم در سالهای 540 تا 562 و سقوط امپراتوری هفتالیان.
از دستاوردهای تحقیق آنکه مقایسۀ منابع مکتوب متاخّر دربارۀ حکومت خسرو که ظاهرا به سنّت خداینامه ریشه میرسانند، با متون موجود در فرهنگهای اطراف ایران، حضور تبلیغات شاهی را آشکار میسازند. دلیل این امر غلبۀ فرهنگ دینی زرتشتی در ایران بوده که مانع رشد تاریخنگاری ایرانی شده است. در دین زرتشت که تاریخ را همچون صحنۀ نبردی بزرگ بین دو خدای رقیب در نظر میگرفت، نقش انسان، پیوستن به اردوی یکی از این دو خدا بود، و سلاح وی، اندیشۀ نیک، گفتار نیک و کردار نیک. پس بیشتر درسهایی اخلاقی و نمونههایی خوب برای راهنمایی مومنان در زندگی فراهم میآورد. بنا براین آیندۀ تاریخ ساسانیان را پژوهشهای حوزۀ باستانشناسی و فرهنگ مادی تعیین میکند (مترجم).
خلاصه ماشینی:
بیراه نیست اگر بگوییم تصویر خسرو در آثار مکتوب بعدی و در تصوّر و تخیّل عام، از زندگی واقعی وی، رنگ و لعاب بیشتری دارد، و بهاحتمال همین تصویر دستمایۀ اغراقها و تصنّعات واقع شده است؛ امّا به نظر میرسد که تصویر خسرو در منابع تاریخی نیز که احتمالاً به خود دربار ساسانی برمیگردد، بهطور مشابهی با اغراق همراه بوده است.
گرچه این ترجمه از میان رفته است، امّا نولدکه بر آن بود که همۀ تاریخهای عربی در باب ایران بر بنیاد آن نوشته شدهاند و بهویژه اعتقاد داشت که شاهنامۀ فردوسی از راه انتقال موازی از خداینامه برگرفته شده است.
شاید مشهورترین مثالها از این مضامین را بتوان در کارنامۀ اردشیر بابکان و داستان بهرام چوبین یافت که بخشهایی از آن اکنون در سنّت خداینامه جای گرفتهاند؛25 امّا این مضامین بهگونهای یکسان در گزارشهای عربی و فارسی در باب حکومت خسرو اول آشکار و مشهودند، و بسیاری از جنبههای حکومت وی را میتوان به عنوان نمونههای استفاده از تبلیغات سلطنتی در منابع متأخّر برگزید و نشان داد.
R. Jackson Bonner, Three Neglected Sources of Sasanian History in the Reign of Khusraw Anushirvan [Studia Iranica.
Rubin, “Ibn Muqaffa’ and the Account of Sasanian History in the Arabic Codex Sprenger 30”, Jerusalem Studies in Arabic and Islam, vol.
Rubin, “Musa Ibn ‘Isa al-Kisrawi and the Other Authors on Sasanian History Known to Hamza al-Isfahani,” presented to the workshop from Jahiliyya to Islam, July 2–7, at the Institute for Advanced Study, the Hebrew University, Jerusalem, 2006.