چکیده:
برهان اجماع عام استدلالی عامهپسند است که بر پایه اعتقاد عموم انسانها به وجود خداوند بنا شده است. گرچه به نظر میرسد این استدلال قوت و استحکام سایر براهین را ندارد، اما تا حد بسیاری موجه و پذیرفتنی است. شواهد فراوانی نشان میدهد که اکثریت انسانها به وجود موجودی فراطبیعی اعتقاد دارند؛ تا جایی که بسیاری از فلاسفه و متکلمان از توافق همگانی و مشترک انسانها بهعنوان تایید و پشتوانه برخی از نظرات و باورها استفاده کردهاند و متداولترین اموری که، با این شیوه اثبات شدهاند، «وجود خداوند» و «جاودانگی روح انسان» هستند. این پژوهش در پی پاسخگویی به این پرسشهاست: تقریرهای این برهان علاوه بر توافق عام در اعتقاد به وجود خدا، چگونه بر خداشناسی و خداگرایی فطری تاکید دارند؟ چه شبهههایی بر خود برهان و تقریرهای آن وارد شده است؟ یافتههای این پژوهش نشان میدهد که این برهان دو تقریر مشخص با روایتهای متعدد دارد که هر کدام به نوعی به همگانی بودن اعتقاد به خداوند و خداگرایی فطری بشر تکیه زدهاند. اگرچه اشکالهایی چون انکار عمومیت، رد فطری بودن برهان، اتکا به تمثیل و شبهه شرک و بتپرستی به این برهان وارد شده، ولی هر کدام به نوعی پاسخ داده شده و مورد بررسی قرار گرفتهاند.
The argument of ‘public consensus’ is a popular argument founded on the basis of all humans’ belief in God’s existence. Although it seems that the argument lacks the strength of other arguments, it is somewhat justified and acceptable. Evidences show that the majority of human beings believe in the existence of a meta-physical being; thus, many philosophers and theologians have regarded humans’ common agreement and public consensus as the support for some theories and beliefs. The most common facts proven through this method are ‘God’s existence’ and ‘eternality of human’s spirit’. This study seeks to answer the following questions: “How do the expositions of this argument emphasize on the innate divinity and theism in addition to public consensus in believing in God?” and “What doubts have been cast on the argument and its expositions?” The findings of the study show that this argument has two certain expositions with numerous narrations, each of which stresses on universality of belief in God and human’s innate theism. Although some objects such as denying universality, rejecting the innateness of the argument, stressing on analogy and suspicion of polytheism have been put forward for this argument, each has been answered and investigated here.
خلاصه ماشینی:
این پژوهش در پی پاسخگویی به این پرسشهاست: تقریرهای این برهان علاوه بر توافق عام در اعتقاد به وجود خدا، چگونه بر خداشناسی و خداگرایی فطری تأکید دارند؟ چه شبهههایی بر خود برهان و تقریرهای آن وارد شده است؟ یافتههای این پژوهش نشان میدهد که این برهان دو تقریر مشخص با روایتهای متعدد دارد که هر کدام به نوعی به همگانی بودن اعتقاد به خداوند و خداگرایی فطری بشر تکیه زدهاند.
شکل منطقی این روایت از برهان را میتوان اینگونه ترسیم کرد: صغرا: تصوری از خدایان فطرتاً در ذهن انسان نقش بسته است؛ کبرا: اگر تصور خدایان فطری است، پس ادراک وجود خدایان نیز ضروری است؛ نتیجه: درک وجود خدایان ضروری است.
شکل منطقی این روایت از برهان را میتوان بدین صورت بیان کرد: صغرا: در همه زمانها، در ذهن عموم بشر تصوری متقدم یا پیشینی از خداوند موجود است؛ کبرا: تصور وجود خداوند موهوم و اکتسابی نیست؛ نتیجه: تصور وجود خداوند در ذهن انسان فطری و ذاتی است.
شکل منطقی این تقریر برهان را میتوان به صورت زیر بیان کرد: صغرا: انسانها به طور فطری و غریزی میل و اشتیاق به خداوند دارند؛ کبرا: هر میل فطري در انسان، متعلق خاص خود را در خارج میطلبد؛ نتیجه: متعلق میل و اشتیاق فطری انسان به خداوند نیز در خارج موجود است.
اشکال اول: انکار تصديق همگانی یکی از ایرادهای وارد بر این برهان، عدم قبول اعتقاد و باور خداشناسی میان همگان و عموم انـسانها درطـول تاریخ است؛ زیرا اسناد و مدارک تاریخی نشان میدهد هم در گذشته خیلی از انسانها و هم در زمان حال، برخی از مردم شرق و غرب، اعتقادی به وجود خداوند نداشتهاند یا معتقد به خدای واحدی نبودهاند (شیروانی، 1376، ص187).