چکیده:
اهمیت روششناسی ناشی از نقش تأثیرگذار روش در موفقیت و شکست یک پژوهش است. به همان اندازه که روش در پژوهش اهمیت دارد، روششناسی بهعنوان علم درجه دو در داوری، گزینش و الگوگیری از روشها نقش دارد. یکی از عرصههایی که نیازمند روششناسی است، عرصه استنباطهای ائمه از قرآن است. اگر این پیشفرض را بپذیریم که ائمه احکام شرعی را از قرآن استنباط کردهاند، آنگاه این پرسش مطرح میشود که شیوه استنباط آنان چگونه بوده است؟ چه مبانی و قواعدی را بهکار گرفتهاند؟ و چه ویژگیهایی در شیوه آنان وجود دارد؟ این پژوهش که خود به روش توصیفی- تحلیلی سامان یافته، در صدد است به این پرسش پاسخ دهد و بکوشد تا حد توان، مختصات روش استنباط ائمه را بیان نماید. دستاورد این پژوهش آن است که استنباطهای ائمه مبتنی بر پیشفرضهای خاصی نسبت به قرآن و غیر قرآن بوده است و قواعد گوناگونی را که قدر مشترک همه آنها عقلایی بودن است و بعضاً درعلوم مقدماتی اجتهاد مورد بحث قرار نگرفته، بهکار بردهاند. ازاینرو ائمه را میتوان بنیانگذار قواعد استنباط شریعت دانست.
The importance of methodology is resulted from the efficacy of method in success and failure of a research. Just as method is important in research, so also methodology, as a second grade science, is effective in judgment, selection, and emulation of methods. One of the fields requiring methodology is the Imams’ inference from the Qur’an. If we accept the presupposition that the Imams have inferred legal rulings from the Qur’an, then the question would arise as to what procedure they have used to draw their inferences. What principles and rules have they employed? And what characteristics exist in their procedures? Having been organized in a descriptive-analytical method, this research is intended to answer to these questions and to try, as far as possible, to explain the Imams’ features of inference methods. The achievement this research has made is that the Imams’ inferences have been based on specific presuppositions concerning the Qur’an and other than the Qur’an and have used various rules, whose common grounds have been their rationality and some of which have not been discussed in preliminary sciences of legal reasoning (ijtihad). Therefore, the Imams can be considered as the founders of shari‘a inference rules.
خلاصه ماشینی:
دستاورد اين پژوهش آن است که استنباط هاي ائمه مبتني بر پيش فرض هاي خاصي نسبت به قرآن و غير قرآن بوده است و قواعد گوناگوني را که قدر مشترک همه آنها عقلايي بودن است و بعضاً در علوم مقدماتي اجتهاد مورد بحث قرار نگرفته ، به کار برده اند.
» (حر عاملي، ١٤٠٩: ٤٦٤/١) اين نمونه ها نشان ميدهد که استنباط ائمه در بسياري از موارد براي آموزش دادن مراجعه به قرآن و دريافت استنباط يک حقيقت يا حکم شرعي از آيات صورت گرفته است .
» (همان ، ٣٨٢/٢١) اين نمونه ها به خوبي نشان ميدهد که پيش فرض نگاه متقابل آيات به عنوان يک مبناي مسلم در استنباط و اکتشاف حکم شرعي از قرآن توسط ائمه به شمار ميرفته است .
در اين گونه ، آياتي مورد استناد و استشهاد قرار ميگيرد که به ظاهر هيچ ربطي به حکم شرعي ندارد و در عرف فقها، حتي با وسيع ترين نگاه ، جزء آيات تشريعي شمرده نشده است که نمونه اي از اين دست را در بخش استنباط ائمه براي اقناع مخاطب اشاره کرديم .