چکیده:
با ورود ایلخانیان به ایران این کشور به یکی از مراکز گسترش افکار وجریانه بودایی تبدیل گشت. این مذهب با تصوف نیز برخورد کرده و تأثیر و تاثراتی بر جای نهاد. در این مقاله سعی شده است ضمن واکاوی نقش بودیسم در دوره ایلخانی به ویژه در دوران ارغون شاه، به تعاملات بین بودیسم و تصوف با تأکید بر شخصیت علاءالدوله سمنانی پرداخته شود. سمنانی که بحران های روحی، وی را از خدمت در دستگاه مغول به عزلت و عبادت و خانقاه تصوف کشانید، در مدت همکاری با ارغون، با بخشیان و کاهنان بودایی حشر و نشر داشت و گر چه منتقد افکار ایشان بود، خواسته یا ناخواسته زیر تاثیر آراء آنان قرار داشت. سوال اصلی این است که تصوف علاءالدوله سمنانی چه تاثیراتی احتمالی از بودیسم تنتره ای، پذیرفته است؟ حاصل پژوهش نشان می دهد تاثیرات سمنانی از بودیسم در آثار وی بازتاب منفی داشته است مانند مخالفت وی با اصل تناسخ و نقد وی بر وحدت وجود ابن عربی که می تواند پیامد مواجه با افکار بودائیان باشد، اما در بحث لطایف سبعه نیز گر چه اصل آن را از منابع کبرویه اخذ کرده، اما ممکن است در برخی جزئیات زیر تاثیر آموزه چاکره های هفتگانه در یوگای کوندالینی باشد.
خلاصه ماشینی:
سؤال اصلي اين است که تصوف علاءالدوله سمناني چه تأثيراتي احتمالي از دين بوداي تنتره اي، پذيرفته است ؟ حاصل پژوهش نشان ميدهد تأثيرات سمناني از دين بودا در آثار وي بازتاب منفي داشته است مانند مخالفت وي با اصل تناسخ و نقد وي بر وحدت وجود ابن عربي که ميتواند پيامد مواجه با افکار بودائيان باشد، اما در بحث لطايف سبعه نيز گر چه اصل آن را از منابع کبرويه اخذ کرده ، اما ممکن است در برخي جزئيات زير تأثير آموزه چاکره هاي هفتگانه در يوگاي کونداليني باشد.
گذشته از اين ، در اين باره تأثيرات دين بودائي تنتره اي بر علاء الدوله سمناني بايد به تحقيقات داريوش شايگان اشاره کرد که هم در کتاب آيين هندو و عرفان اسلامي (بر اساس مجمع البحرين داراشکوه )، به صورت جزئي (شايگان ، ١٣٨٢) و هم در کتاب اديان و مکتبهاي فلسفي هند (١٣٩٤) به صورت کلي به تأثيرات يوگاي کونداليني و آموزه چاکره هاي هفت گانه تنتريسم بودائي بر لطايف سبعه علاء الدوله پرداخته و همچون هانري کربن در کتاب انسان نوراني در تصوف ايراني، (کربن ، ١٣٧٩) طرح لطايف سبعه در علاء الدوله سمناني را زير تأثير دين بودائي تنتره اي دانسته است .
عبدالحسين زرين کوب نيز به تبيين اين موضوع و لطايف سبعه علاء الدوله پرداخته است و رد و انکار سمناني نسبت به نظريه وحدت وجود ابن عربي را ناشي از آشنايي وي با عقايد هندوان و بوداييان و تشخيص شباهت بين اين نظريه و ديدگاه هاي آنان دانسته است (زرين کوب ، ١٣٨٥) همچنين در مقاله با عنوان «انديشه تقريب مذاهب در چهل مجلس علاءالدوله سمناني» (سرمدي، ١٣٩٢: ٦٩ و ٧٠) در عناويني همچون رد قائلان به تناسخ و دفاع از اسلام و پيامبر در مقابل انتقادات بوداييان به مناظره سمناني و رهبران بودائي در درگاه ارغون شاه پرداخته شده است .