چکیده:
آزادی مذهبی هر شهروندی، در برابر آزادیها و حقوق دیگر افراد جامعه قرار میگیرد که یکی از موارد، آزادی دینی و وجدان دیگران است. قلمرو حق بر آزادی مذهبی افراد، جایی به پایان میرسد که آزادی دینی و وجدان دیگران آغاز میشود. هرچند ایجاد توازن منطقی از طرف نظامهای حقوقی برای این دو اصل، کاری دشوار است، اما در جوامع چندملیتی و با تکثر مذاهب و فرهنگها مانند کشورهای عضو شورای اروپا، امری ضروری است تا همزیستی مسالمتآمیز اقوام و ادیان آسیبی نبیند. یکی از موضوعاتی که در این زمینه در سنوات اخیر توجه حقوقدانان را جلب کرده، بحث قرار دادن نمادهای مذهبی در فضاهای عمومی است که تأثیری مستقیم در آزادی وجدان و حق بر آزادی مذهبی شهروندان دارد. در این مقاله، یکی از موارد خاص طرحشده، یعنی در فضای عمومی قرار دادن نماد صلیب، با تأکید و استناد به رویة قضایی محاکم کشور ایتالیا و همچنین رویة دیوان اروپایی حقوق بشر در قضیة «لائوتزی علیه ایتالیا» بررسی شده است.
The religious freedom of every citizen finds a limit in the freedom and rights of others which one of them is freedom of religion and conscience. In other words, religious freedom of a person ends where others' freedom of religion and conscience begins. Finding a balance between these two principles for legal systems is not simple, but in multi-ethnic societies and with different religions such as Council of Europe Member States, it is a fundamental thing to guarantee peaceful coexistence between people. One of the issues that in recent years have attracted the attention of the jurists is the question of the presence of religious symbols in public spaces, which has a direct impact on freedom of religious and conscience of citizens. In this article, we will discuss one of the specific aspects of the topic i.e. the question of the presence of the crucifix in public spaces with particular attention to the jurisprudence of the Italian courts and the European Court of Human Rights in the “Lautsi v. Italy” case.
خلاصه ماشینی:
پس از ارائۀ اعتراض از طرف نامبرده ، مرکز آموزشي پاسخ خود را اين گونه ارائه کـرد که براساس قانون شـمارة ٤٣٣٦ مصـوب سـال ١٨٦٠، هـر مدرسـه اي در ايتاليـا وظيفـه دارد در کلاس هاي خود، نماد صـليب را در ديـد همگـان قـرار دهـد (٥ :٢٠١٢ ,Cavana) و حتـي پـس از تأسيس جمهوري ايتاليا در سال ١٩٤٦ و با وجود اعلام اصل جدايي مـذهب از حکومـت براسـاس رأي شمارة ٢٠٣ مصوب ١٩٨٩ دادگاه قانون اساسي اين کشور مبني بر غيرمذهبي بودن حکومـت (٧ point :١٩٨٩-٢٠٣ ,Corte costituzionale)، دستورالعمل هـا و بخشـنامه هـايي از طـرف وزارت آموزش عمومي ٣ ايتاليا صادر شده بودند کـه ضـرورت در انظـار عمـومي قـرار دادن نمـاد صـليب ، 1.
به صورت دقيق تر، شبهه اي براي قاضـي ايجـاد شـده بـود مبني بر اينکه آيا مقررات اداري وزارت آموزش عمومي در خصوص الزامي بودن وجـود صـليب در کلاس هاي درسي، با برخي اصول قانون اساسي، يعني اصل ٢ در مورد حق بر کرامت انساني، اصل ٣ در مورد برابري شهروندان نزد قانون فراتر از اعتقادات مـذهبي، اصـل ٧ در مـورد تفکيـک بـين حکومت و مسيحيت کاتوليک ، اصل ٨ در مورد برابري همۀ اديان در برابر قانون ، اصل ١٩ در مـورد حق بر آزادي مذهبي و اصل ٢٠ در مورد عدم دخالت دولت در امور داخلي انجمـن هـا و نهادهـاي مذهبي مغايرت دارد يا خير؟ با توجه به جوانب مذکور، شعبۀ شوراي دولتي شهر ونيز، از رسيدگي به دعوا خودداري کرد و پرونده را براي بررسي تطبيق مقررات مذکور با قانون اساسـي، بـه مرجـع صالح يعني دادگـاه قـانون اساسـي، ارجـاع داد ( ,Tribunale amministrativo regionale Veneto ١١ point ,٢٠٠٤-٥٦).