چکیده:
تا کنون شرحها و تفسیرهای زیادی بر دیوان حافظ نوشته شده است. این شرحها عمدتاً یا به طور کلی اشعار حافظ را عاری از گرایشهای عرفانی میدانند؛ یا تعبیر و تفسیر آنها صرفاً عرفانی است و نگاهشان به تمامی غزلیات یک نگاه عارفانه است. سؤال مهمی که در این مورد پیش آمده است، این است که آیا این گونه نگاهها به دیوان حافظ منطقاً درست است یا راه میانهای هم وجود دارد؟ نگارنده بر این باور است که نگاه جزمی و صرفاً یکسویه به این اثر هنری روا نیست. در این مقاله تلاش شده است تا با تکیه بر چند بیت از دیوان حافظ و مقایسه دو شرح کامل عرفانی، غیر عرفانی بودن بعضی از اشعار حافظ نیز مشخص شوند. دو تفسیر عرفانی که دست مایه تحقیق در این مقاله قرار گرفتهاند، عبارتاند از «جمال آفتاب و آفتاب هر نظر» از علیسعادتپرور که در سال 1380 به چاپ رسیده است، و دیگری «شرح عرفانی ختمی لاهوری بر دیوان حافظ اثرابوالحسن عبدالرحمن ختمی لاهوری» که در نیمه اول قرن یازدهم در هند به رشته تحریر درآمده است.
خلاصه ماشینی:
در اين مقاله سعي شده است از ميان شرح ها و تفسـيرهاي عارفانـه اي کـه بـر ديـوان حافظ نوشته شده اند، دو تفسير را که از نظر زماني و مکاني بيش تـرين فاصـله را بـا هـم دارند و نيز از نظر تفسير تعداد غزليات ،کامل ترين تفسير هستند، مقايسه و بررسي شوند و با انتخاب پانزده بيت از ديوان حافظ که اساسا راهي به تعبير عرفاني نمـيبرنـد، ناصـواب بودن و يکسويه نگري اين تفاسير را در تحليل و تعبير بعضي از غزليات نشان دهيم .
488نقد تحليلي شرح هاي ختمي لاهوري و جمال آفتاب از منظر عشق و عرفان بر ديوان حافظ / ٤٨٩ در چنين حال و هوايي است که مفسر و حافظ شناسي که گرايش عرفاني دارد، تمـام سعي خود را به کار ميبندد که ابيات بالا را هم تعبير عرفاني نمايد که البته در ادامه اين مقاله بيش تر به اين ابيات خواهيم پرداخت .
اکنون به فراخور حال اين مقاله به چند بيت مشخص از ديوان حـافظ کـه تفسيرهاي ختمي لاهوري و جمال آفتاب تعبير عرفاني از آن ها دارن ؛ اشاره شده و بنا به قراين موجود در غير عرفاني بودن آن ها بحث ميشود.