چکیده:
نظریه دریافت، بر این فرض استوار است که مخاطب، خود، تولید معنا میکند. در این نظریه هر مخاطب بر اساس موقعیت اجتماعی، تاریخی و تجربه ذهنیاش، از متن درک و برداشتی دارد که این برداشت، ادراک و توقع او را از آنچه هست، بالاتر میبرد و او دیگر مخاطب قبل از خواندن آن متن نیست. یکی از روشهای نویسندگی جیمز جویس(1882-1941م) و صادق هدایت(1281-1330ش)، استفاده از عناصر نظریه دریافت است. آنها به خوبی توانستهاند، خوانندگان را با متن همراه سازند. هدف اصلی این مقاله، یافتن نمونههای از عناصر نظریه دریافت(فضای باز، فرجام باز، پایان دور از انتظار، زنجیرههای نامطمئن، اشاره به بخشهایی از متنی دیگر، نوشتن بر اساس بافت فرهنگی و طرح پرسش) میباشد که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و به شیوه تحقیق کتابخانهای انجام شده است. نگارندگان مقاله بر آناند تا با ارائه مثالهایی از داستانهای کتاب «دوبلینیها» و مجموعه داستان «زنده بگور» شیوههای استفاده جویس و هدایت را از نظریه دریافت، بررسی و تبیین نمایند.
خلاصه ماشینی:
هدف اصـلي اين مقاله ، يافتن نمونه هاي از عناصر نظريه دريافت (فضاي باز، فرجـام بـاز، پايـان دور از انتظار، زنجيره هاي نامطمئن ، اشاره به بخش هايي از متني ديگر، نوشتن بر اساس بافـت فرهنگي و طرح پرسش ) ميباشد که با استفاده از روش توصيفي- تحليلـي و بـه شـيوه تحقيق کتابخانه اي انجام شده است .
جيمز جويس و صادق هدايت ، به عنوان نويسندگان مدرن در اين دو اثر(«دوبلينيها» و «زنده بگور») به عنوان نويسندگان پيشرو، از اين رويکردها و شگردها(فضاي باز، فرجام باز، پايان دور از انتظار، زنجيره هاي نامطمئن ، اشاره به بخش هايي از متني ديگر، نوشـتن بر اساس بافت فرهنگي و طرح پرسش ) در داستان نويسي استفاده نموده اند.
ضرورت اين پژوهش در آن است که خوانندگان بـيش از پـيش بـا نظريـه دريافـت و شيوه هاي مختلف آن و کاربردش در متن آشنا ميشوند و همچنين درمييابيم که مـتن ، در دوره ها و زمان هاي متفاوت براي هر کدام از خوانندگان ، چه چيزي را مطرح ميکند و چگونه مـيتوانـد خواننـدگان را بـه فکـر وادارد و باعـث بـرانگيختن پاسـخ هـا در ذهـن خوانندگانشان شود و موجب ارتقاء ذهني و فکري آن ها گردد.
فضاي باز برخي از نويسندگان عمدا در داستان هاي خود فضاي بازي را ميـان عناصـر مـتن بـه وجود ميآورند که اين فضاها با توجه به نظر و سليقه خواننده با جملات يـا کلمـاتي پـر ميشود.
داستان در قالب پرسش يکي ديگر از شيوه هايي که جويس و هدايت در نگارش داستان هايشان به کار ميبرند، طرح پرسش است ، به اين شکل که در بخش هايي از متن ، پرسش هايي مطرح ميسازند و جواب آن را به خواننده واگذار ميکند.