چکیده:
از جملۀ شخصیتهایی که روایت اقوالش را در تفاسیر مختلف شیعیان و عامۀ مسلمانان میتوان بسیار دید، امام جعفر صادق (ع) است. عالمان شیعی بهطبع با نظر به جایگاه آن امام و حجم بسیار روایاتش آراء او را در کتب تفسیری خود بسیار بازنمودهاند. بااینحال، روایت اقوال تفسیری امام صادق (ع) اختصاصی به مفسران شیعی ندارد. از میان مفسران عامه بیش از همه گرایندگان به تصوف و پدید آورندگان تفاسیر عرفانی به نقل روایات این امام گرایش نشان دادهاند. از جمله، ابوعبدالرحمان سلمی (د 412ق) در تفسیر خود شمار قابلتوجهی از روایات تفسیری امام صادق (ع) را جای داده است. تا کنون تفاوت این تفاسیر از حیث میزان استناد به اقوال امام کاویده نشده است. ازهمینرو، با مطالعۀ کنونی میخواهیم بدانیم در تفاسیر عرفانی به چه میزان به روایات امام صادق (ع) توجه شده، رویکرد مفسّران گراینده به عرفان به این روایات چهگونه بوده، و چنین توجهاتی از چه زمان آغاز شده، و در گذر زمان چه فرازوفرودهایی داشته است. از میان تفاسیر عرفانی تنها به بررسی تفاسیر کامل میپردازیم؛ تفاسیری که همۀ سورههای قرآن را دربر میگیرند.
خلاصه ماشینی:
از جملۀ شخصيت هاي برجسته در ميان اهل بيت (ع ) که آراء تفسيري او را بهگستردگي در تفاسير مختلف ميتوان يافت ، امام صادق (ع ) است (براي مطالعاتي در اين باره ، نک: اويسي، ١٣٩١ش ، سراسر اثر؛ نوري، ١٣٩١ش ، ۶١-٧۴؛ شرعياتي، ١٣٩٣ش ، ٨١-١٠۵).
بااين حال ، در حدود سده هاي ۴ق در ميان صوفيان خراسان تفسيري بر بخش هايي از قرآن رواج داشت که به امام جعفر صادق (ع ) منتسب بود و ابوعبدالرّحمن سُل مي (٣٣٠-۴١٢ق ) در ٢٣۵ موضع از تفسير خود حقائق الّتفسير از آن بهره جست ؛ هرچند البته اين گفتارها را چنان که مرسوم او در نقل از غالب مفسران بود، بدون ذکر ا سناد آورد.
(٢٢٠ از مجموع حدود ٢٧٠٠ روايت و قول موجود در اين تفسير، در ٤٦ جا به اقوالي استناد شده است که ميتوان در روايات منسوب به امام صادق (ع ) در تفسير ابوعبدالرحمان سلمي بازديد.
وي در بيان علّت تأليف تفسير عرائس البيان و در توضيح اين که قرآن داراي بطون مختلف و وجوه متعدد است ، هشت روايت را ذکر ميکند که يکي از آنها منقول از پيامبر (ص ) است ، دو روايت از علي (ع )، و سه ديگر متعلق به امام صادق (ع ).
به هر حال ، با مرور هر دو سنخ از اين تفاسير ميتوان دريافت که تأويلات امام صادق (ع ) و برخي اقوال ايشان بنيادي نظري براي تصوف پديد آورده است ؛ چنان که مثلاً يکي از مهم ترين ادّلۀ جواز تفسير اشاري در غالب تفاسير عرفاني همان روايت پيش گفته از امام صادق (ع ) است که از اشتمال قرآن بر عبارت و اشارت و لطائف و حقائق ميگويد.