چکیده:
متون تفسیری ایرانی، افزون بر جنبه های معرفتی، اخلاقی و اجتماعی، از منظر «اثرگذاری بر ادبیّات» و «اثرپذیری از ادبیّات» نیز حائز اهمّیّت است. در این بین، «تفسیر سورآبادی» که از کهن ترین نگاشته های عالمان ایرانی در زمینه دانش تفسیر می باشد؛ به سبب قدمت، توجّه ویژه به قصص قرآن، روش هنری و بدیع نویسنده در بیان مطالب و همچنین جلوه های ادبی، محورهای پژوهشی مختلفی را ایجاب نموده است. نگاشته پیش رو که به روش توصیفی – تحلیلی تنظیم شده است؛ بر اساس محور جلوه های ادبی، به بررسی برهم کنش «تفسیر» و «ادب پارسی» در این منبع ارزشمند پرداخته که نتیجه آن، بیان گر اثر مشهود ادبیّات بر تفسیر و بالعکس می باشد. در موضوع اثرگذاری ادبیّات بر تفسیر، این متن دارای سه شاخص بیان فصیح و روان، کارکرد هنرمندانه آرایه های لفظی و ترجمه کارآمد می باشد. از سوی دیگر، بازشناسی، حفظ و انتقال گویشی نوین از سبک خراسانی قرون چهارم و پنجم که به همراه گنجواره ای از کهن واژگان فارسی و کلمات مهجور و تحوّل یافته سده های اوّلیّه ایران باستان از سوی مفسّر ارائه شده، به عنوان اثر متقابل این تفسیر بر ادبیّات پارسی قابل ذکر می نماید.
خلاصه ماشینی:
(مهدوی، 1345ش، ص166) از جهت گرایش های مذهبی نیز، علاوه بر اشارات تفسیری (ج1، ص105، ج2، ص873) انتساب لقب: «شیخ طائفه ابی عبدالله در نیشابور» به سورآبادی (حنبلی، 1986م، ج11، ص508 و 245 ؛ صریفینی، 1362ش، ص611) و از طرفی، اطلاق مشهور این کنیه در آن زمان به «محمّد کرام» (شفیعی کدکنی، 1377ش، ج2، ص69) بنیان گذار فرقه کرّامیّه (دمشقی، 1407ق، ص25 ؛ ابن جوزی، 1412ق، ج12، ص97) مؤیّد کرّامی بودن بوبکر سورآبادی است؛ آن طور که اهل فن نام او را جزء اصحاب ابی عبدالله محمّد کرّام (ذهبی، 1413ق، ج31، ص231) و از پیشوایان آنان در نیشابور آورده اند (فان اس، 1371ش، ص82) و مؤلّف هزار سال تفسیر فارسی در تأیید این مطلب بیان داشته: «ابوبکر عتیق بن محمّد هروی نیشابوری معروف به سورآبادی یا سوریانی، از مشایخ طریقه ابی بکر عبدالله بن محمّد کرّام سجستانی است.
نظر به این موضوع، دایره وسیع لغات و اصطلاحات کاربردی سورآبادی که عنایت به تفسیر کلّ قرآن، توجّه ویژه به قصص و رویکرد داستانی تفصیلی وی می باشد؛ علاوه بر تنوّع و زیبایی، تصویری واضح از چگونگی گویش های قرن چهارم در نواحی نیشابور و هرات، و نمایشی هنری از تحوّلات ادبی این سده ها نسبت به قرون پسین و پیشین می باشد: «شیوه ای خراسانی و مملو از واژگان و ترکیب هایی که برخی از آن ها منسوخ شده؛ برخی تحوّل معنایی یافته یا مخصوص زبان محاوره شده» (عالی عبّاس آباد، 1390ش، ص179) و در این مقال مورد بررسی قرار می گیرد: 4-2-1) سبک گویشی بیانی که در ترجمه و تفسیر سورآبادی به کار رفته بسیار کهن بوده و با گویش دری قرن پنجم و ششم تفاوت دارد.