چکیده:
شناخت ماهیت سهام شرکتهای تجاری، در تبیین درست ماهیت معاملات و مبادلات آنها تأثیری فراوان دارد. در تبیین ماهیت سهام، دیدگاههای مختلفی ارائه شده است. یکی از مهمترین دیدگاهها، دیدگاهی است که به عین بودن یا حق عینی بودن سهم باور دارد. بر اساس این دیدگاه، حقوقی که برای سهامدار وجود دارد، در خود ورقۀ سهم انعکاس و تجسم یافته و مبدل به مال عینی شده است. این دیدگاه در تقابل با دیدگاهی است که سهم را دَین یا مبیّن حق دَینی، میداند. برای اثبات عین بودن سهام، به ادلۀ متعددی از جمله، صحت بیع و جواز رهن سهام و ورقۀ بهادار بودنِ سهم، استناد شده است. در این جستار، بعد از تبیین و نقد ادلۀ مورد استنادِ این دیدگاه، ضمن بررسی دیدگاهی که سهم را دَین میداند، تلاش شده است که با بازبینی مفهوم مال و اقسام آن و با توجه به نحوۀ تشکیل شرکت سهامی، اثبات شود که سهم از مقولۀ «حق» است.
Understanding the nature of the shares of commercial companies has a great effect on correctly explaining the nature of their transactions and exchanges. Different perspectives have been presented in explaining the nature of shares. One of the most important views is the one that believes in object being or objectivity of the share right. According to this view, the rights that exist for the shareholder are reflected and embodied in the share sheet itself and become objective property. This view is in contrast to the view that considers the share as debt or the expression (explanatory) of chose in action. To prove the objectivity of the shares, several reasons have been cited, including the validity of the sale and the mortgage of the shares and the securities of the shares. In the present article, after explaining and criticizing the arguments cited in this view, while examining the view that the share is considered debt, an attempt has been made to prove that the share belongs to the category of “right” by reviewing the concept of property and its types, and considering the formation of a joint stock company.
خلاصه ماشینی:
افزون بر این، میان دلیل اثبات و مدعا، مطابقتی وجود ندارد؛ زیرا مدعای این نظریه آن است که حقوق در ورقۀ سهم انعکاس یافته و با آن متحد شده، به طوری که خود ورقه، مبدّل به مال عینی شده است؛ در حالی که قوانینی که در آنها، قانونگذار از خرید و فروش سهام سخن گفته است، چیزی بیش از مال بودن سهم و قابلیت انتقال آن را نمیتوانند اثبات کنند.
در حالی که حتی اگر سهم، دَینی باشد که شرکا بر ذمۀ شرکت دارند، از دیدگاه فقه و حقوق ایران برای انتقال آن هیچ نیازی به عینانگاری سهم و تجسم حق شخصی در ورقه نیست؛ چرا که از منظر فقه امامیه و حقوق ایران، دَین به معنای التزام نیست، بلکه مالی است نمادین که در ظرف اعتباری ذمه موجود میشود و همانند اموال خارجی منتقل میگردد (صدر، 1379: 9ـ13).
البته باید توجه داشت که نمیتوان با استناد به اینکه در کامنلا، سهام تحت عنوان “chose in action” قرار میگیرد، به این نتیجه رسید که سهام در کامنلا، حق شخصی و دین است؛ زیرا هرچند در حقوق انگلیس، سهم “share” در طبقۀ دوم، یعنی “chose in action” قرار میگیرد، لیکن چنان که برخی از نویسندگان اشاره کردهاند، به کار بردن عنوانِ “chose in action” در توصیف سهام، در صورتی که افادۀ معنایی بیشتر از غیر مادی و نامحسوس بودن سهام مراد باشد، گمراهکننده خواهد بود؛ چرا که به دین و طلب نیز “chose in action” اطلاق میشود و حال آنکه قطعاً سهام، شبیه به دیون (debts) نیست (Hicks, 2008: 271).