چکیده:
تفاوت تعهد بدلی و تخییری در آن است که در اولی یک تعهد اصلی و یک تعهد جایگزین (بدل) وجود دارد ولی در دیگری هر دو موضوع تعهد، اصلی هستند و از رهگذر انتخاب، معلوم میشود کدام موضوع باید تادیه شود. تفکیک و شناسایی این دو نوع تعهد از یکدیگر بهویژه برای تشخیص امکان الزام متعهد به انجام تعهد و ترتیب این الزام اهمیت دارد. در عقد کفالت، کفیل احضار مکفول و در صورت عدم انجام این تعهد، پرداخت وجه الکفاله را به عهده میگیرد. پرسش اصلی آن است که این تعهدات بهنحو تخییری بر عهدة کفیل قرار میگیرند یا بهنحو بدلی؟ اگر تعهد کفیل تخییری باشد کفیل میتواند به تشخیص خود، مکفول را احضار کرده یا آنکه وجه الکفاله را پرداخت کند اما اگر تعهد کفیل بدلی باشد تنها در صورت عدم انجام تعهد اصلی یعنی احضار مکفول، نوبت به انجام تعهد بدلی یعنی پرداخت وجه الکفاله میرسد. به نظر میرسد با توجه به ماده 746 قانون مدنی که کفیل را در صورت فوت مکفول، بری از تعهد خود میداند تعهد اصلی کفیل، احضار مکفول باشد زیرا اگر تعهد از نوع تخییری بود با از بین رفتن یکی از دو موضوع، تعهد در موضوع دیگر متمرکز میشد و از بین نمیرفت. نتیجه آنکه تعهد پرداخت وجه الکفاله تعهدی وابسته و تبعی نسبت به تعهد احضار مکفول و درنتیجه، بدلی است. بر این اساس، تا زمانی که امکان انجام تعهد اصلی وجود دارد، کفیل نمیتواند به سراغ تعهد بدلی برود.
The difference between a voluntary or alternative obligation is that in the former there is a principal obligation and a voluntary obligation (exchange), but in the other, both subjects of the obligation are principal. It becomes clear which item should be paid by choosing. It is important to distinguish between these two types of obligations, especially to identify the possibility of the obligor being obliged to fulfill the obligation and the order of this obligation. In the Bail Contract, the bail bondsman undertakes to summon the beneficiary of suretyship and in case of non-fulfillment of this obligation, to pay the amount fixed in the courtship bond. The main question is whether these obligations placed on the bondsman are voluntary or alternative? If the obligation of the bondsman is voluntary, the bondsman can summon the beneficiary of a suretyship at her/his own discretion or pay the amount fixed in the courtship bond. But if the obligation is alternative, only in a situation that the main obligation is not fulfilled, ie summoning the beneficiary of a suretyship, it is the turn of fulfilling the alternative obligation, paying the amount. According to Article 746 of the Civil Code, it seems that that article considers the bondsman to be released from her obligation in case of death of the beneficiary of suretyship, the main obligation of the bondsman is to summon the beneficiary of a suretyship. Because of the commitment was voluntary in the situation of destroying one of the two issues, it would focus on the other issue and would not go away. Finally, the obligation to pay the amount fixed in the courtship bond is a dependent and secondary obligation in comparison to the obligation to summon the surety and, as a result, is an alternative. Accordingly, the bondsman cannot make an alternative obligation as long as it is possible to fulfill the original obligation.
خلاصه ماشینی:
به نظر میرسد با توجه به ماده 746 قانون مدنی که کفیل را در صورت فوت مکفول، بری از تعهد خود میداند تعهد اصلی کفیل، احضار مکفول باشد زیرا اگر تعهد از نوع تخییری بود با از بین رفتن یکی از دو موضوع، تعهد در موضوع دیگر متمرکز میشد و از بین نمیرفت.
کلیدواژه: عقد کفالت، تعهد کفیل، تعهد تخییری، تعهد بدلی (اختیاری) مقدمه کفیل متعهد به احضار مکفول است، در این سخن تردیدی نیست اما آیا کفیل میتواند بهجای احضار مکفول، به پرداخت حق مکفولله از مکفولعنه بسنده کند یا آنکه وی درهرصورت، مکلف به احضار مکفولعنه بوده و تنها در شرایطی مجاز به پرداخت حق مکفولله است که امکان احضار مکفول فراهم نباشد؟ به تعبیر دیگر، آیا تعهد کفیل، تخییری است بدین نحو که وی در میانة دو تعهد (احضار مکفول و یا پرداخت حق مکفولله) مختار باشد و یا آنکه تعهدش، بدلی است بدین گونه که تعهد نخستیناش، احضار مکفولعنه بوده و در صورت عدم امکان اجرای این تعهد اصلی، تعهدی دیگر (پرداخت حق مکفولله) بر عهدهاش قرار میگیرد؟ در مقام پاسخ به این پرسش، از یکسو، میتوان اینگونه برداشت کرد که کفیل مختار است: یا در موعد مقرر، مکفول را حاضر کند و یا آنکه حاضر نکند و بهطرف دیگر خسارت بپردازد.
در اینجا نیز، تعهد دو موضوع دارد که تنها یکی از آنها باید اجرا شود اما در تعبیر دوم، تعهد اصلی متعهد، احضار است اما اگر به دلیلی اجرای این تعهد شدنی نباشد، تعهد دیگری بر عهدة او مستقر میشود: پرداخت وجه الکفاله.