چکیده:
هدف از نگارش این مقاله، بررسی و تحلیل نحوة استناد و ارجاع استاد جعفری لنگرودی به آیات قرآن کریم در مجموعة پنج جلدی مبسوط در ترمینولوژی حقوق است. استاد جعفری لنگرودی در این مجموعه، تعداد 15165 مدخل را ذکر و تعریف کرده است. از این تعداد، در 441 مدخل به آیه یا آیات مشخصی از سورههای قرآن کریم استناد کرده است. در مقالة حاضر، هر یک از مدخلهایی که استاد در تعریف و توضیح آنها به آیه یا آیاتی از قران کریم استناد کرده است، از چهار منظر مورد بررسی قرار میگیرند: 1- وجه خلاقانه و نوآوری ایشان در تبیین و برداشت از مفاهیم قرآنی 2- زمینهسازی پژوهشی و ایجاد پرسش برای پژوهشهای بعدی 3- توسعه علمی 4- فراهمسازی زمینة اصلاح قوانین.
اشارات ایشان به آیات قرآن در ذیل اصطلاحات مختلف به معنای قطع و جزم و یقین ایشان به قابل استناد بودن آیه در برداشتهای حقوقی نیست. اما حداقل نشان از جرقههای ذهنی و ابتکار و خلاقیت و نوآوریهایی است که در ایجاد ربط معنایی میان اصطلاح قرآنی یا آیه قرآنی با مفاهیم حقوقی جدید است و میتواند زمینة پژوهش و تحلیل و مطالعه را فراهم کند و پرسشهای فراوانی برای عرصههای پژوهشی ایجاد کند.
This article was an attempt to study and analyze how Jafari Langroudi cites and refers to the Quranic verses in his five-volume Mabsoot in Legal Terminology. In his book, Jafari Langroudi mentions and defines 15,165 entries. Of these, 441 entries cite specific Quranic verses or surahs. In this article, each of the entries in whose definition or explanation Jafari Langroudi cites a Quranic verse or verses was examined from four perspectives: 1. His creative and innovative aspect in explaining and understanding Quranic concepts; 2. Research background and creating questions for further research; 3. Academic development; 4. Providing the ground for amending the laws. His references to the Quranic verses under various terms do not imply his certainty that the verses can be cited in legal interpretations. However, it is at least a sign of mental sparks and initiative and creativity and innovations in creating a semantic connection between the Quranic term or Quranic verse with new legal concepts and can provide the ground for research and analysis and study and raise many questions for research areas.
خلاصه ماشینی:
در مقالة حاضر، هر یک از مدخلهایی که استاد در تعریف و توضیح آنها به آیه یا آیاتی از قران کریم استناد کرده است، از چهار منظر مورد بررسی قرار میگیرند: 1- وجه خلاقانه و نوآوری ایشان در تبیین و برداشت از مفاهیم قرآنی 2- زمینهسازی پژوهشی و ایجاد پرسش برای پژوهشهای بعدی 3- توسعه علمی 4- فراهمسازی زمینة اصلاح قوانین.
11- اجماع امامیه (آیه 115 سوره نساء) وَمَنْ یشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَینَ لَهُ الْهُدَى وَیتَّبِعْ غَیرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِیرًا نکات قابل توجه در خصوص مدخل اجماع امامیه به شرح زیر است: اولاً؛ نکته قابل توجه اینکه ایشان با طرح یک سؤال اساسی زمینه نوفهمی و نوزایی مفهوم اجماع را فراهم کردهاند و آن این است که آیا عقاید علمای حقوق در اصطلاحات حقوق جدید، قابل کشف با اجماع هست یا نه؟ در صورتی که پاسخ به این سؤال ایشان مثبت باشد نتیجه خواهیم گرفت که مباحثی که در رابطه با اعتبار منابع حقوق در مقدمه علم حقوق مطرح میشود، بنیان قرآنی نیز میتواند داشته باشد و ثانیاً؛ انبوهی از مباحث راجع به اجماع قابل انتقال به مباحث علم حقوق خواهد بود.
13- آیه الاحسان (نام آیه 91 سوره توبه است) مَا عَلَى الْمُحْسِنِینَ مِنْ سَبِیلٍ نکات قابل توجه در خصوص این مدخل به شرح زیر است: نکته اول: ایشان فرضی را در رابطه با معاملة مال مسروقه، موضوع ماده 662 قانون مجازات اسلامی در بخش تعزیرات از این آیه استنباط کردند و نشان میدهند که در جرمانگاری معاملة مال مسروقه، عنصر معنوی آن نیاز به سوءنیت خاص نیز دارد و عنصر معنوی عام در آن کفایت نمیکند.