چکیده:
یکی از اسباب سقوط تعهدات تبدیل تعهد است. تبدیل تعهد عملی است حقوقی که به موجب آن تعهد قبلی ساقط شده و تعهد جدیدی که در ارکان با آن متفاوت است جایگزین آن میشود. این نهاد حقوقی سابقهای در فقه و حقوق اسلامی نداشته و تحت این عنوان شناسایی نشده است. تبدیل تعهد دارای وجوه اشتراک و افتراق با نهادهای مشابه مانند ضمان، حواله، انتقال دین و انتقال طلب میباشد. عدهای عقد ضمان و حواله را از مصادیق تبدیل تعهد میدانند و معتقدند با وجود این عقود، دیگر نیازی به مواد 292 و 293 قانون مدنی و اقتباس تبدیل تعهد از حقوق بیگانه نبوده است. درمقابل، برخی این دو را یکی ندانسته و قائل به تفاوت آنها در ماهیت و آثار و احکام هستند. در حقوق ایران، ضمان و حواله در زمره عقود معین است و احکام ویژهای دارد. سوال اساسی این است که ماهیت عقودی مثل ضمان و حواله چیست؟ ضمان مصداق تبدیل تعهد است یا انتقال دین؟ حواله مصداق تبدیل تعهد است یا انتقال دین یا انتقال طلب؟ و مشمول بند 2 مادهی 292 ق. م. است یا بند 3؟ این نوشتار در پی آن است که برای سوالات مزبور پاسخهایی استدلالی فراهم آورد.
Commitmentis acommitment to becomeone of the toys. Commitmentis a legal act by which previous commitment lapsesanda new commitment that it is one of the pillars are replaced. This institution has no legal precedent in jurisprudence and Islamic law and under this title has not been identified. Become a commoncommitment and differentiation with similar institutions such as theseductive, money orders, transfer and transmission of faith is demanded. Some Contract Guaranty And transfers Instances the obligation to know And believe that despite he secontracts, No292 and 293 of Civil code And adoption rights is not alien to become a commitment. In contrast, not one of those two Andare allowed to vary in nature and works orders. And are allowed to vary in nature and work s orders. In our law, certain contracts guaranty and money orders are among the And special provisions. The basic question is What is then ature of contracts, such guaranty or money order? Become true religionguaranty commitment or transfer? Has become a true commitment to seek moneyor the transferor transmission of religion? And subject to paragraph 2ofArticle 292 civile cod or section 3 ? This is followed These arguments provide answers to questions.
خلاصه ماشینی:
عدهای عقد ضمان و حواله را از مصادیق تبدیل تعهد میدانند و معتقدند با وجود این عقود، دیگر نیازی به مواد 292 و 293 قانون مدنی و اقتباس تبدیل تعهد از حقوق بیگانه نبوده است.
تبدیل تعهد را قانون مدنی به تقلید از وارثان حقوق رومی، به ویژه فرانسویان، در زمره اسباب سقوط تعهد آورده است، در حالی که هدف اصلی این نهاد "سقوط تعهد" نبوده بلکه هدف، تحول آن است و تعهد برای دگرگون شدن ساقط میشود.
در این مورد هم مانند موارد قبل، رابطه حقوقی جدیدی البته بین بدهکار و بستانکار جدید پدید میآید و از آنجا که مدیون یک طرف این رابطهی حقوقی جدید میباشد، ارادهی او نیز برای تحقق این گونه تبدیل تعهد علیالاصول لازم است با وجود این قانون مدنی قصد و رضای مدیون را در این مورد شرط ندانسته و ظاهراً تبدیل تعهد را با انتقال طلب اشتباه کرده است.
مولفان حقوق مدنی فرانسه میگویند: انتقال دین، شباهت به تبدیل تعهد (بهاعتبار تبدیل مدیون) دارد زیرا نتیجه هر دو یکسان به نظر میرسد ولی این شباهت ظاهری است و این دو پدیدهی حقوقی با هم از جهات ذیل فرق دارند: الف- در تبدیل تعهد، تعهد اصلی از بین میرود و تعهد جدید جایگزین آن میشود.
این عقد همانطورکه از کلمة انتقال طلب استفاده میشود ماهیت طلب را مطلقاً تغییر نمیدهد، به همین جهت متعهد (مدیون اصلی که نسبت به انتقال طلب، شخص ثالث است) میتواند در مقابل منتقلالیه طلب (یا بستانکار جدید) از همه دفاعیاتی که دارد استفاده کند و از جمله به ایراد مرور زمان متوسل شود، و حال اینکه در این نوع از تبدیل تعهد اینگونه نیست (ماده 293ق.