چکیده:
در زمینۀ آواشناسی زبان فرانسه به عنوان زبان خارجی در دهههای اخیر مطالعات و پژوهشهایی انجام گرفته و از جمله اولین کتابهای آموزشی برای دانشجویان ایرانی مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد زبان فرانسه کتاب آواشناسی فرانسه را میتوان نام برد. در این مقاله با استفاده از تحلیل روشمند مبتنی بر جایگاه و نقش توانش آوایی در رویکردهای ارتباطی-کنشی (communicativo-actionnelles) و روشهای آواشناسی بروز در آموزش زبانهای خارجی سعی شده تا کتاب آواشناسی فرانسه در راستای تحقق اهداف و نیازهای آموزش زبان فرانسه مورد بررسی و نقد قرار گیرد. تحلیلهای انجام شده بیانگر این نکته هستند که رویکرد آموزشی کتاب مورد بررسی، ترکیبی از آواشناسی عضوی (phonétique articulatoire) و توصیفی (phonétique descriptive) با تمرکز بر آموزش آوایی زبان خارجی (مدل فرانسه استاندارد پاریسی) بدون در نظر گرفتن گونه کاربردی آن و تنوع زبان مادری زبانآموزان ایرانی است و با توجه به پیشرفتهای علمی در زمینۀ آموزش زبانهای خارجی، زبانشناسی و به ویژه آواشناسی (از قبیل روش آهنگی-کلامی (phonétique verbo-tonale) و آواشناسی فیزیکی (phonétique acoustique) مبتنی بر بکارگیری فنآوری)، این کتاب آموزشی نتوانسته با وجود هشتمین دوره چاپ همگام با دانش روز و در راستای نیازهای فعلی یاددهی/یادگیری آواهای زبان فرانسه حرکت نماید.
In the field of phonetics of French as a foreign language, studies have been conducted in recent decades,among which French Phonetics can be considered as the first book for Iranian students in undergraduate and postgraduate of French as a foreign language. In this paper, using a methodological analysis, based on the position and the role of phonetic ability in the communicative-actional approaches and the methods of phonetics in the teaching of foreign languages, we tried to evaluate the French Phonetics with respect to the goals and needs of French language teaching. The results showed that the book’s educational approach is a combination of articulatory and descriptive phonetics which only focuses on phonetic foreign language teaching (Parisian French pronunciation), regardless of the diversity of Iranian students’ first language. Considering the scientific developments in the field of foreign language teaching, linguistics, and in particular phonetics (such as verbo-tonal method and acoustic phonetics based on the use of technology), this textbook, even in the eighth edition, has failed to keep pace with the current trends in the field and could not fulfill the needs of French language teaching and learning in the context of Iran.
خلاصه ماشینی:
تحلیلهای انجامشده بیانگر این نکتهاند که رویکرد آموزشی کتاب مدنظر ترکیبی از آواشناسی عضوی (phonétique articulatoire) و توصیفی (phonétique descriptive) با تمرکز بر آموزش آوایی زبان خارجی (مدل فرانسۀ معیار پاریسی) بدون درنظرگرفتن گونۀ کاربردی آن و تنوع زبان مادری زبانآموزان ایرانی است و باتوجهبه پیشرفتهای علمی در زمینۀ آموزش زبانهای خارجی، زبانشناسی و بهویژه آواشناسی (از قبیل روش آهنگی ـ کلامی (phonétique verbo-tonale) و آواشناسی فیزیکی (phonétique acoustique) مبتنیبر بهکارگیری فناوری)، این کتاب آموزشی نتوانسته باوجود هشتمین دورۀ چاپ، همگام با دانش روز و درجهت نیازهای فعلی یاددهی/ یادگیری آواهای زبان فرانسه حرکت کند.
سؤالی مطرح میشود که آیا این کتاب آموزشی، که در نظریه(های) آواشناسی دهههای 1960 و 1970 میلادی ریشه دارد، قادر است به نیازها و اهداف آموزش زبان فرانسه در عصر رویکردهای ارتباطی و کنشی و ظهور روشهای آواشناسی جدید در امر آموزش زبانهای خارجی پاسخ دهد؟ درادامه، بهمنظور پاسخ به این سؤال اساسی سعی خواهد شد تا این کتاب آموزشی از دو دریچۀ تحلیل ساختار ظاهری و ارزیابی محتوایی با تحلیلی روشمند مبتنیبر جایگاه و نقش توانش آوایی در فرایند یاددهی/ یادگیری بررسی و نقد شود.
باوجوداینکه سعی شده چگونگی تولید آواهای زبان خارجی از طریق توصیف اندامهای دخیل و بهکارگیری تصویر برای زبانآموزان تسهیل شود، باید توجه داشت که فرایند بازتولید در این روش آموزشی کاملاً خودآگاه و کنترلشده است و زبانآموز صرفاً باید بتواند حرکات دقیق و ظریف اندامهای تولید آوایی را هماهنگ کند و آواهای جدید را بهصورت بینقص بازتولید کند.