چکیده:
آگاهی ائمه اطهار علیهم السّلام به عنوان قرآن ناطق به معارف قرآن و مقاصد آیات و تحلیل و تبیین ایشان با توجه به نیاز بشر و همچنین نظر به اهمیت و جایگاه ویژه گونهشناسی روایات در تفسیر قرآن کریم و ضرورت شناخت نظرات و تلاشهای علمی گذشتگان در این مقاله به این مهم پرداخته شده است که گونهشناسی آیات و روایات مهدویت در تفسیر اطیب البیان به چه صورت تبیین میشود از آنجا که مفسر اطیب البیان دیدگاههای روایی کلامی را در تفسیر خویش در نظر داشتهاست، صاحب سبک کلامی _ روایی میتواند باشد؛ که این مسئله در مبحث مهدویت که آن نیز کلامی _ روایی است اهمیت این بررسی را دوچندان میکند. بررسی گونهشناسی آیات مهدویت در چشمانداز تفسیر اطیب البیان در دو محور کلی ظاهری و باطنی قرار دارد؛ بدین معنا که در همه محورهای ظاهری مصادیق متعددی موجود است لکن در بعد باطنی نیز در جنبههای گوناگون تاویل، جری و التزام مصادیقی را میتوان به دست آورد.
Knowledge of the Imams (as) as the narrator of the Qur'an on the teachings of the Qur'an and the purposes of the verses and their analysis and explanation according to human needs, as well as the importance and special place of typology of narrations in the interpretation of the Holy Qur'an and the need to know the views and scientific efforts of the past. The article deals with the importance of how the typology of verses and narrations of Mahdism is explained in the interpretation of Atiab al-Bayan.
Since the commentator Atiab al-Bayan has considered the views of theological narration in his interpretation, he can have a theological-narrative style; This issue doubles the importance of this study in the issue of Mahdism, which is also theological-narrative. The study of the typology of Mahdism verses in the perspective of the interpretation of Atiab al-Bayan is in two general axes of appearance and interior; This means that there are several examples in all external axes, but in the esoteric dimension, examples can be obtained in various aspects of interpretation, Jerry and commitment.
خلاصه ماشینی:
بررسی گونهشناسی آیات مهدویت در چشمانداز تفسیر اطیب البیان در دو محور کلی ظاهری و باطنی قرار دارد؛ بدین معنا که در همه محورهای ظاهری مصادیق متعددی موجود است لکن در بعد باطنی نیز در جنبههای گوناگون تاویل، جری و التزام مصادیقی را میتوان به دست آورد.
دلیل مطلب فوق در استناد به آیه به عنوان اکمل مصادیق این است که در بعض اخبار دارد: امّة معدودة اصحاب حضرت مهدى( هستند كه عدّه آنها سیصد و سیزده(313) (بحرانی، 1415ق: ج3، 82) مطابق اصحاب بدر و اصحاب طالوت است یعنى به دست آنها در زمان قیام حضرت انتقام كشیده میشوند پس بنابراین تفسیر باید گفت كه این كفار و مشركین كه ظلم به رسول اللَّه( كردند بلكه ظالمین به انبیاء سلف و ظالمین به اهلبیت رسول و ائمه هدى رجعت میكنند به دنیا و حضرت مهدى( از آنها انتقام میكشد و این هم یك دلیل رجعت باشد چنانچه در دعاى ندبه است: 440.
مشاهده میشود که سخن از ظهور حضرت مهدی( مقصود اصلی از این آیه نیست بلکه در ضمن معرفی ادریس نبی( سخن از رجعت او در زمان ظهور امام زمان( به میان آمده است و لذا مطرح شدن مبحث مهدویت استطراداً بوده نه اصالتاً و بالمقصود.