چکیده:
عدالت توزیعی به نحوه توزیع و تقسیم خیرهای اجتماعی میان اعضای یک جامعه میپردازد. این پژوهش عدالت توزیعی را در خصوص توزیع خیرهای سیاسی، از قبیل عضویت در اجتماع سیاسی، قدرت و مناصب سیاسی، مشارکت سیاسی، آزادی و امنیت، بررسیمیکند. مسئله اصلی این پژوهش آن است که از منظر اسلام معیار توزیعی خیرهای سیاسی مثل آزادی، قدرت و امنیت چیست. روش به کار گرفته شده در این تحقیق، روش تفسیری است که با تکیه بر آیات و روایات و تبیین دلالتهای صریح و مضمر آنها اصول توزیعی خیرهای سیاسی را استخراج میکند. در خصوص توزیع قدرت سیاسی، در اندیشه اسلامی، این پژوهش بر آن است که تحقق هدایت الهی یکی از وظایف قدرت سیاسی است، بنا بر این علم (به فرامین الهی) از جمله مهمترین معیارهای توزیع قدرت سیاسی است. در بحث توزیع حق آزادی بهعنوان یکی از مهمترین حقوق سیاسی، در آموزههای اسلامی، در اغلب موارد از جنبه وظیفه و تکلیف به حق نگریسته میشود، نه از جنبه فردمحورانه لیبرالی یا ادعایی که فرد میتواند علیه دیگران مطرح کند ، از این رو بنیادی برای پیوندهای اجتماعی است. تأمل در نحوۀ به کارگیری مفهوم حق در متون دینی نشان میدهد که بعد ایجابی حق است که بهطور کامل برجسته و مورد تأکید است. در بحث توزیع، امنیت بهعنوان یکی از مهمترین خیرهای اجتماعی است که میتوان آن را یکی از اهداف اصلی تشکیل اجتماعات انسانی نیز دانست، رویکرد اسلامی، برابرگرایانه است به این معنا که امنیت باید به صورت برابر برای همه اعضای جامعه که در پناه حکومت اسلامی هستند، تضمین و محافظت شود.
خلاصه ماشینی:
در بحـث توزيـع حـق آزادي بـه عنـوان يکـي از مهم ترين حقوق سياسي ، در آموزه هاي اسلامي ، در اغلب موارد از جنبه وظيفه و تکليف به حـق نگريسته مي شود، نه از جنبه فردمحورانه ليبرالي يا ادعايي که فرد مي تواند عليه ديگران مطـرح کند ، از اين رو بنيادي براي پيوندهاي اجتماعي است .
در بحث توزيع ، امنيت به عنوان يکي از مهم ترين خيرهاي اجتماعي است که مي توان آن را يکـي از اهداف اصلي تشکيل اجتماعات انساني نيز دانست ، رويکرد اسلامي ، برابرگرايانه است به ايـن معنا که امنيت بايد به صورت برابر براي همه اعضـاي جامعـه کـه در پنـاه حکومـت اسـلامي هستند، تضمين و محافظت شود.
در ايـن معنا، عدالت را براي توزيع هر نوع خيري در جامعه مي توان بـه کـار بـرد: آزادي ، قـدرت ، حقـوق ، ثروت ، فراغت و مانند آن » (هيوود، ١٣٨٧، ص١٧٧) اصطلاح عدالت توزيعي ١ که يکي از انـواع عـدالت محسـوب مـي شـود، بـه توزيـع و تقسـيم خيرهاي اجتماعي ٢ در ميان تابعان و اعضاي يک اجتماع سياسي معطوف اسـت .
در اين فرض ، رسيدن به توافق درباره خيـر يـا خيرهـايي کـه قـرار اسـت براساس موازيني خاص ميان اعضاي جامعه توزيع شود در ابهام قرار ميگيرد و رسيدن به نظريـه اي درباره عدالت توزيعي را با معضلات نظري جدي بو به رو ميکند.
نمونه برجسته در اين زمينه نظريه عـدالت رولـز اسـت کـه آزادي ، اصـل اول نظريـه عدالت او براي توزيع خير در جامعه را تشکيل مي دهد.