چکیده:
رده شناسی2 شاخه ای از زبانشناسی است که شباهت های ساختاری بین زبانها را بدون توجه به تاریخ آنها مورد بررسی قرار میدهد. بررسیهای زبان شناسان ثابت کرده است که زبانهای مختلف دنیا مشترکاتی نیز دارند که به آنها، جهانیهای زبان گفته میشود؛ بررسی ترتیب سازهها یکی از مهمترین مباحث ردهشناسی زبان است؛ زیرا زبانها در این مورد تنوع بیشتری نشان میدهند و این تنوع دستمایهای برای بررسی ردهشناختی زبان به شمار میآید. یکی از این موارد تنوع، توالی هسته و بند موصولی است. رده شناسان دو گونه توالی اسم و بند موصولی را در زبانها مشخص کردهاند: هسته - بند موصولی و بند موصولی - هسته. از نظر آنها این دو توالی با آرایش سازههای اصلی زبانها به ویژه (مفعول و فعل) همبستگی دارد. بنابر این طبق پیشبینیهای آنها، توالی هسته - بند موصولی اکثراً در زبانهای فعل - مفعول و توالی بند موصولی - هسته در زبان های مفعول - فعل هستند. در گفتار حاضر ساخت موصولی در زبانهای فارسی و عربی را در چهارچوب رده شناسی بررسی میکنیم تا روشن شود که ویژگیه ای ساخت موصولی در زبان های فارسی و عربی چگونه است و چه شباهتها و تفاوتهایی میان این دو ساخت در فارسی و عربی وجود دارد. به علاوه، این پژوهش در پی آن است تا مشخص کند که توالی هسته اسمی و بند موصولی در هر دو زبان چه نسبتی با پیشبینیهای متخصصین رویکرد ردهشناسی دارد. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است و جملات مورد بررسی از متون مختلف گونۀ رسمی هر دو زبان فارسی و عربی جمعآوری شده است. بیش از ده هزار جمله مورد بررسی قرار گرفت. از نتایج پژوهش میتوان به این موارد اشاره کرد که روشن شد زبانهای فارسی و عربی از الگوی غالب جهانی در ترتیب بند موصولی و هستۀ اسمی تبعیت میکنند یعنی در هر دو زبان بند موصولی بعد از هستۀ خود قرار میگیرد؛ اما در این زمینه زبان فارسی طبق پیشبینیهای انجامشده برای زبانهای فعل پایان یا زبانهای OV عمل نمی کند. در حالی که زبان عربی با پیشبینیهای ارائهشده برای زبانهای VO سازگار است.همچنین یکی دیگر از نتایج این تحقیق این است که رخ دادن پدیدۀ خروج بند موصولی در زبان فارسی امکانپذیر است ولی در زبان عربی رخ نمی دهد.
Typology is a branch of linguistics that examines the structural similarities between languages regardless of their history, based on which they provide a basis for classifying languages. (Crystal, 2008: 499). This approach is two hundred and fifty years old, which began with linguistic efforts of Gerard. However, the use of this term for linguistic comparative studies has been popularized by linguistics since the year 1901, called GABANTZENT (Kraft, 2003: 27). Sung (2001) has introduced four stages in classical studies: the identification and identification of the studied linguistic phenomenon; the classification category of the phenomenon studied; the achievement of generalization and explanation.The topic of Word Order has a great importance in Typology and much of Language Universals are relevant to this topic. Several components are studied in the Word Order , including sequence of Nominal Head and Relative Clause. Linguists identified two types of sequences of Noun and Relative Clause that is: Noun - Relative Clause and Relative Clause - Noun. The two sequences are related to order of the basic constituents, including Verb and Object. Sequence of Noun - Relative Clause is more common in the Verb - Object languages and sequence of Relative Clause - Noun in the Object -Verb languages. We studied the Relative structure in Persian and Arabic languages so that we can answer these questions :What are the characteristics of the Relative structure in Persian and Arabic? and How is the sequence of noun and Relative Clause in these languages related to typologists predictions? Our results clarify that the Persian and Arabic languages both have the Relative Clause after the noun. Persian doesn’t behave as other Object - Verb languages. While Arabic is consistent with predictions for Verb - Object languages. Moreover, Relative Clause movement exists in Persian language but does not happen in Arabic.
خلاصه ماشینی:
به علاوه ، این پژوهش در پی آن است تا مشخص کند که توالی هسته اسمی و بند موصولی در هر دو زبان چه نسبتی با پیش بینیهای متخصصین رویکرد رده شناسی دارد.
از نتایج پژوهش میتوان به این موارد اشاره کرد که روشن شد زبان های فارسی و عربی از الگوی غالب جهانی در ترتیب بند موصولی و هستۀ اسمی تبعیت میکنند یعنی در هر دو زبان بند موصولی بعد از هستۀ خود قرار میگیرد؛ اما در این زمینه زبان فارسی طبق پیش بینیهای انجام شده برای زبان های فعل پایان یا زبان های OV عمل نمیکند.
تبیین رده شناختی بند موصولی در زبان های فارسی و عربی قبلا اشاره کردیم که دبیر مقدم (١٣٩٣/ ١: ١٢٤) ٢٤ مؤلفه در مورد ترتیب سازه ها را ذکر کرده است .
دبیر مقدم بیان نموده است که قرار گرفتن بند موصولی بعد از هستۀ اسمی در زبان فارسی، نشانه ای از این است که زبان فارسی مانند زبان های فعل پایانی مثلا (ترکی، کره ای و ژاپنی) عمل نمیکند (راسخ مهند و دیگران ، ١٣٩١: ٢٢ به نقل از دبیر مقدم )؛ اما در مقابل ترتیب اسم و بند موصولی در زبان عربی با الگوی پیش بینیشده برای زبان - های فعل آغازی سازگار است .
(76 :1963 ویژگیهای رده شناختی زبان های فارسی و عربی کاملا برعکس است ؛ در این زبان ها که بند موصولی بعد از هستۀ اسمی قرار میگیرد، حروف اضافه پیشین هستند و صفت بعد از موصوف میآید.