چکیده:
دستور نقشگرای هلیدی از آن رو که امکان بررسی متون را به صورت یک کل منسجم و یکپارچه فراهم میکند، در مطالعات ادبی نیز بسیار موثر واقع گردیده است. این شاخه از دستور نوین، با تکیه بر سه فرانقش عمدۀ اندیشگانی، بینافردی و متنی، به واکاوی متون و همچنین بررسی نقش زبان در بازنمود واقعیت، تعامل بینافردی و معنای متون میپردازد. فرانقش اندیشگانی از میان این سه فرانقش، شامل شش نوع فرایند مادی، ذهنی، رابطهای، رفتاری، کلامی و وجودی میگردد. در آثار حماسی کهن، بدان دلیل که حماسهسرا میکوشید تصویری عینی و ملموس از داستانی قهرمانی و ملّی خلق کند، از فرایندهای مادی بیش از دیگر فرایندها بهره میبرد، اما در حماسههای نوین با توجه به تغییر مختصات جوامع انسانی، حماسهسرا، با توجه به شکلی که برای روایت برمیگزیند، ممکن است از فرایندهایی مختلف در اثرش استفاده کند. شعر خوان هشتم اثر مهدی اخوان ثالث از برجستهترین حماسهسرایان معاصر است که از فرایندهای ذهنی و پس از آن فرایندهای ذهنی و کلامی بیشترین استفاده را کرده است. شکل روایی داستان، حضور یک نقال در روایت و پس از آن حضور شاعر به عنوان نقال یا راوی دوم، غلبۀ ساختار وصفی قصه و همچنین پیوند با داستان هفت خوان رستم را میتوان از مهمترین دلایل کاربست این نوع فرایندها در شعر خوان هشتم دانست.
Since Halliday’s functional grammar provides the possibility of studying texts as a complete consistent whole it proves quite efficient in conducting literary studies. This branch of modern grammar relies on three main metafunctions including ideational, interpersonal, and textual ones, and is concerned with inspection of texts as well as examining the role of language in representation of reality, interpersonal interactions, and meaning of texts. Ideational metafunction is further divided into six kinds of processes which include material, mental, relational, behavioral, verbal, and existential ones. In ancient epic works due to the fact that the composer made an effort to create an objective palpable image from a national heroic tale he employed material processes more than other process types, however in new epics considering the change of coordinates in human societies, the composer depending on the form he selects for his tale may use different processes in his work. Mehdi Akhavan Sales who is the most distinguished contemporary epic composer had made use of mental and verbal processes the most, in the eighth trial poem. The narrative form of the tale, presence of a naqqal in the tale, and then the presence of the poet as naqqal or the second narrator, the descriptive dominance of the structure of the tale, and also the connection of the tale with Rostam’s seventh trial are the chief reasons for employing these kinds of processes in the eighth trial.
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش سعی بر آن است که شعر «خوان هشتم » اخوان ثالث به عنوان یکی از آثار حماسی شعر نو بر اساس دستور نقش گرای هلیدی تجزیه و تحلیل گردد و نشان داده شود که آیا میان بسامد فرایندهای اصلی و فرعی با نوع حماسی اثر ارتباط معناداری وجود دارد یا خیر؟ پیشینۀ پژوهش : در باب دستور نقش گرای هلیدی مقالات و پایان نامه های بسیاری نوشته شده است .
سیده مریم فضائلی و شیما ابراهیمی در مقاله ای تحت عنوان «تحلیل سبک شناختی داستان هفت خوان رستم شاهنامه در چارچوب دستور نقش گرای نظام مند هلیدی»، با تکیه بر فرانقش اندیشگانی، به این نتیجه رسیده اند که فرایندهای مادی بیش ترین فراوانی را از میان فرایندهای فرانقش اندیشگانی داشته است که با ژانر حماسی هفت خان تناسبی عمیق دارد.
از دیگر مقالات این حوزه میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: «تحلیل سبک شناختی چند حکایت گلستان در پرتو دستور نقش گرای نظام مند هلیدی» (معصومه مهرابی و آرمان ذاکر ١٣٩٥)، «بررسی شگردهای ایجاد انسجام در اشعار قیصر امین پور با تکیه بر نظریۀ زبان شناسی هلیدی» (رضا ستاری و مرضیه حقیقی ١٣٩٥)، «تفسیر ساختاری سورۀ کوثر بر پایۀ نظریۀ زبان شناسی نقش گرای نظام مند هلیدی» (علی صادقی، حسن نقیزاده ، سیدمحمدکاظم طباطبایی ١٣٩٤) و «بررسی شعر «یادداشت های درد جاودانگی» قیصر امین پور بر اساس نظریۀ نقش گرایی هلیدی» (نعمت الله ایران زاده ، کبری مرادی ١٣٩٤).