چکیده:
اقتدار یک حکومت مهمترین راه دستیابی به اهداف، حفظ و تداوم شاکله آن است. رهبر جامعه، یکی از عوامل بسیار اثرگذار بر اقتدار ملی است. راهبردهای مدیریتی رهبر، نقش تعیینکنندهای در اقتدار جامعه دارد. آیتالله خامنهای (مدظله العالی) که سالها است رهبری جمهوری اسلامی ایران را بهدست دارند، در دوران رهبریشان بر اهمیت اقتدار ملی تاکید داشتهاند. نوشتار حاضر درصدد بررسی عوامل مادی اقتدار ملی در بیانات ایشان و مبانی قرآن آنها است. این مقاله بخشی از پژوهش توصیفی ـ اکتشافی است که با روش تحلیل مضمون و نرمافزار MaxQDA، اقتدار ملی در بیانات آیتالله خامنهای(مدظله العالی) را بررسی و سپس مبانی قرآنی آن را استخراج نموده است. عوامل اقتدار ملی در بیانات قابل تقسیم به دو بخش مادی و معنوی است. عوامل مادی بهترتیب عبارتند از: مسئولان، علم و فناوری، مردم، نیروهای مسلح، اقتصاد، جمعیت و نسل جوان، انقلاب و انقلابیگری و انتخابات است که همه محورها دارای مبنای قرآنی هستند.
اقتدار أیة حکومة هو أهم السبل لتحقیق الأهداف، وحفظ ودیمومة نمطها. قائد الشعب، أحد العوامل المؤثرة جدا فی الاقتدار الوطنی. الاستراتیجیات الاداریة للقائد، لها دور مصیری فی اقتدار الشعب. آیة الله الخامنئی الذی یتولی منذ سنوات قیادة الجمهوریة الإسلامیة فی ایران، أکد أثناء تولیه زمام القیادة علی أهمیة الاقتدار الوطنی. ترمی هذه المقالة الی دراسة العوامل المادیة للاقتدار الوطنی فی خطاباته وما تستند الیه من مبادئ قرآنیة. هذه المقالة جزء من بحث وصفی ـ واکتشافی، غایته دراسة الاقتدارالوطنی فی خطابات آیة الله الخامنئی بطریقة تحلیل المضمون والبرنامج الحاسوبی MaxQDA، ثم استخراج مبادئها القرآنیة. عوامل الاقتدار الوطنی فی خطاباته یمکن تقسیمها الی شقین: مادی ومعنوی. العوامل المادیة علی التوالی عبارة عن: المسؤولین، والعلم والتقنیة، والشعب، والقوات المسلحة، والاقتصاد، والسکان والجیل الشاب، والثورة والحالة الثوریة، والانتخابات، وجمیع هذه المحاور ذات مبادئ قرآنیة.
The authority of a government is the most important way to achieve goals, stability, and maintain its structure. The leader of a society is one of the most influential factors of its national authority. The leader's management strategies play a decisive role in the authority of society. Ayatollah Khamenei, who has been the leader of the Islamic Republic of Iran for many years, has emphasized the importance of national authority during his leadership. The present article seeks to examine the material factors of national authority in his statements as well as its Qur'anic principles. This article is a part of descriptive-exploratory research which has examined the national authority in Ayatollah Khamenei's statements by the method of content analysis and MaxQDA software and then extracted its Quranic principles. As may be found in Ayatollah Khamenei`s statements, the Factors of national authority may be divided into two parts: material and spiritual. Material factors are: officials, science and technology, people, armed forces, economy, population and young generation, revolution and revolutionaryism and elections, respectively, all having Quranic basis.
خلاصه ماشینی:
منظور از عوامل معنوی، عواملی هستند که به بُعد فرهنگی، روانی، باورها و ارزشهای جامعه مرتبط میشوند و از نظر معظم له نقش بسیار مؤثری در اقتدار ملی دارند و اگر ملتی در پی دستیابی به اقتدار حقیقی است، باید اقتدار خود را به آنها متکی کند؛ (بیانات مقام معظم رهبری، 14/07/88؛ 29/04/82) امّا این مسئله بهمعنای بینیازی از عوامل مادی نیست.
(بیانات مقام معظم رهبری، 26/07/96) به باور ایشان علاوه بر تأثیر مستقیمی که علم بر اقتدار کشور دارد، بهطور غیرمستقیم نیز اقتدارآفرین است؛ زیرا منجر به ایجاد دیگر منابع و مایههای اقتدار میشود؛ (بیانات مقام معظم رهبری، 12/08/88) اقتدار اقتصادی، نظامی، سیاسی، مهارت لازم برای اقتصاد مقاومتی و تولید بیشتر، تولید تجهیزات نظامی و استراتژیهای عرصه دفاع با علم بهوجود میآید.
د) نیروهای مسلح در بیانات آیتالله خامنهای، نیروهای مسلح و آمادگی نظامی آنها از دیگر عوامل قدرت ملی است (بیانات مقام معظم رهبری، 19/08/89) و یکی از ارکان و پایههای آن محسوب میشود.
ایمان و اهداف اسلامی به نیروهای مسلح، انگیزه و توان روحی موردنیاز برای مقابله را ارزانی میدارد؛ سبب ایجاد شجاعت در برابر دشمن میشود؛ وجود عوامل معنوی و روحی در نیروهای مسلح، روح قدرت آنان است و موجب میشود اقتدار ظاهری که با تجهیزات و ...
(بیانات مقام معظم رهبری، 14/03/95) برای تبیین نقش انقلاب در ایجاد اقتدار ملی میبایست به بررسی اوضاع کشور در دوران پهلوی، بعد از انقلاب و تشکیل نظام جمهوری اسلامی پرداخت و این دو دوره را با هم مقایسه کرد.