چکیده:
ابن ابی الحدید معاویه را به کفر و الحاد متهم کرده و با ذکر شواهدی نشان می دهد که او به نبوت پیامبر اسلام(ص) هیچ باوری نداشته است و معتقد است که او با استخدام گروهی از منافقین و دین به دنیا فروشان، دست به جعل حدیث زده و چنان در این میدان اسب تاخته که دوران خود را به دوران اوج جعل حدیث تبدیل کرده است این دیدگاه او نسبت به معاویه، حق طلبی و کمتر بودن تعصب او نسبت به اکثریت علمای اهل سنت را نشان می دهد معاویه با صدور نامه های پی در پی به کارگزارانش و در یک سیاست چهارمرحله ای و با کمک گرفتن از برخی صحابه و تابعین، ابتدا مردم را از نقل فضائل اهلبیت(ع) بازداشت و مردم را از معاشرت با آنها نهی کرد، سپس سعی کرد شیعیان آنها را در انزوا قرار دهد، لذا دستور داد در مجامع عمومی آنها را راه ندهند و حتی شهادت آنها را نپذیرند. در مرحله سوم دشمنان اهلبیت(ع) و بنی امیه را بر پست های حساس
اجرایی و تبلیغاتی مسلط کرد و دستور لعن و بدگویی از آنها را صادر نمود و در مرحله
چهارم با آماده دیدن شرایط به قتل و کشتار شیعیان پرداخت و توانست اهلبیت(ع) را به
طور کامل از دستیابی به حکومت محروم کند و آن را در بنی امیه تثبیت نماید.اصلی ترین
انگیزه معاویه در جعل حدیث از نظر ابن ابی الحدیده به دست آوردن مشروعیت دینی
بوده و برای این کار احادیثی در فضیلت خودش, بنی امیه ,عثمان و شام ساخته است.
انگیزه مهم دیگر تضعیف مخالفان مخصوصا امام علی(ع) بوده و احادیثی در مذمت ایشان
و پدر بزرگوارشان جعل کرده است.
Ibn Abi al-Hidad accused Mu'awiya of blasphemy and atheism, indicating with evidence that he had no belief in the prophet of the Prophet (pbuh) and believed that he was forging a group of hypocrites and religion to sellers, Hadith and so on in this field of horse racing, which has turned itself into the height of the forge of hadith. This view of Muawiya shows his rightfulness and less of his bias towards the majority of Sunni scholars. Issue Subsequent letters to his agents, in a four-stage policy, with the help of some Companions and followers, first left the people touched by the virtues of Ahlulbayt (AS), and Forbade them from communicating with them, then tried to isolate them from the Shiites, so they ordered not to let them go public and even deny their testimony. In the third stage, the enemies of Ahlul-Bayt (as) and the Umayyad were dominated by sensitive executive and promotional posts, and ordered the curse of Ahlul-Bayt (AS), and in the fourth stage prepared the conditions for killing and killing Shiites. Could completely deprive Ahlulbayt of the achievement of the government and completely fix it in the Umayyad. The most motivated motivation of Mu'awiyyah in forging the hadith from Ibn'Abi al-Haidan's point of view was to gain religious legitimacy, and to do this, hadiths in virtue Himself, the Umayyad, Uthman and Sham, the other important motive has been to weaken the opponents, especially the Imam Ali (AS), and have forged some traditions in defaming them and their great father. Is.
خلاصه ماشینی:
براي بررسي دقيق تر نظرات ابن ابي الحديد درباره جعل حديث در دوران معاويـه ، ايـن مقاله در چند بخش تدوين شده است :ابتدا شخصيت معاويه را از ديدگاه ابـن ابـي الحديـد بررسي کرده ايم ، سپس شواهدي از سخنان او ارائـه داده ايـم کـه دوران معاويـه را برجسـته ترين دوران جعل حديث و اوج مظلوميت اهل بيت (ع ) مي داند، سپس تعدادي از صـحابه و تابعين را که از نظر او مباشران جعل حديث در دستگاه معاويه بوده اند معرفـي کـرده ايـم و در نهايت به انگيزه هاي جعل حديث در اين دوران پرداخته ايـم و بـراي هـر کـدام از آنهـا شواهدي از نظرات او ارائه داده ايم ،همراه با تحليل ها و نقد هـايي کـه او بـر ايـن روايـات ساختگي داشته است .
ابن ابي الحديد در اين مورد مي گويد : چون معاويه براي آنان نقدينه و جامه و پاداش و زمين مي داد، در بيان فضايل و مناقـب عثمان زياده روي کردند و از ايشان ميان عرب و موالي شايع شـد و بـه سـبب چشـم و هم چشمي براي رسيدن به دنيا و منزلت در هر شهر و ديار، اين موضوع رايـج شـد، آن چنان که هيچ گمنام و فرومايه اي که در فضيلت و منقبت عثمان روايتي نقل مي کـرد و پيش يکي از کارگزاران عثمان مي آمد، نبود مگر اينکه نامش را در ديوان مـي نوشـت و او را به خود نزديک مي ساخت و شفاعتش را مي پذيرفت و مدتها چنين بودنـد ( ابـن ابي الحديد،١٣٨٠ق : ج ١١ /٤٤) نامه سوم : معاويه سپس به کارگزاران خود نوشت حديث درباره عثمان فراوان و در هر شهر و هر سو پراکنده شده است ، اينک چون ايـن نامه من به شما رسيد مردم را به جعل روايت در مورد فضايل صـحابه و خلفـاي اولـي فراخوانيد و هيچ خبري را که هر کس از مسلمانان درباره علي (ع ) نقل مـي کنـد رهـا مکنيد مگر اينکه نظير آن را براي صحابه بسازيد و پيش من آوريد که اين کار براي مـن خوشتر و مايه چشم روشني بيشتر است و حجـت و برهـان ابـو تـراب و شـيعيان او را بيشتر درهم مي شکند تا آنکـه مناقـب و فضـيلت عثمـان را روايـت کنيـد.