چکیده:
صدقه بر محمد(ص) و خاندان او روا نیست. این سخن منسوب به پیامبر(ص) است. دستور پرداخت صدقات یا همان زکات در سال نهم هجری صادر شد و پیامبر(ص) مأموران خود را برای دریافت آن بهسوی اعراب تازهمسلمان اعزام و همزمان صدقه را هم بر بنیهاشم ممنوع کرد. این گزارش که وثاقت تاریخی دارد، در فقه و کلام مسلمانان بازتابی گسترده و درازدامن یافته و تا امروز ادامه پیدا کردهاست. درباره صدور این ممنوعیت سه علت عرضه شدهاست: فضیلت بنیهاشم، بینیازی آنان از صدقات بهسبب دریافت خمس، و ناپاکی اموال صدقه. اما یکایک این نظرات با ابهاماتی روبهرویند و با سیره پیامبر(ص) نیز سازگاری ندارند. نویسنده این مقاله با شیوه تبیین تاریخی، ممنوعیت صدقات بر بنیهاشم را واکاوی کرده و به این نتیجه رسیده که مؤلفههای تاریخی و فرهنگی زیستجهان اعراب در عصر نزول، از جمله ناخوشایندی و کراهتی که نسبت به پرداخت صدقات و زکات داشتند، علت صدور چنین ممنوعیتی از جانب رسول خدا بودهاست.
Almsgiving to Muhammad and his family is not permissible”. The order to pay alms zakat was issued in the Ninth year AH and The Prophet sent his agents to the “newly converted” Arabs to receive zakat and at the same time forbade almsgiving to the Bani-Hashim. This report, with a historical credibility, has had a wide and long reflection in the jurisprudence and theology of Muslims so far. There are three reasons given for issuing this prohibition: firstly, for the virtue of Bani-Hashem, then due to receiving khoms by Bani Hashim and finally because of the impurity of alms. But all those views are ambiguous and not compatible with The Prophet syrah. This paper shows that why The Prophet issued such an order. It seems that some cultural and historical factors such as the unpleasant and reluctancy of paying alms was the reason for the issuance of such a ban by The Prophet.
خلاصه ماشینی:
نويسنده اين مقاله با شيوه تبيين تاريخي، ممنوعيت صدقات بر بنيهاشم را واکاوي کرده و به اين نتيجه رسيده که مؤلفه هاي تاريخي و فرهنگي زيست جهان اعراب در عصر نزول، از جمله ناخوشايندي و کراهتي که نسبت به پرداخت صدقات و زکات داشتند، علت صدور چنين ممنوعيتي از جانب رسول خدا بودهاست .
براي پرسشي ديگر کمک ميکند که تداوم چنين ممنوعيتي پس از عصر نزول تابع چه شرايط ي بودهاست ؟ مدعا و فرضيه اصلي پژوهش اين است : ناآگاهي و کراهت شديدي که نسبت به مسأله نوظهور صدقات يا زکات در بين قبايل عمدتا باديه نشين تازه مسلمان و متأثر از گفتمان ِ قبيله ١٧ پديد آمده بود، سبب شد تا پيامبر)ص( براي زدودن هرگونه ذهنيت منفعت طلبي شخصي و خانداني، ارتباط بنيهاشم با صدقات را ممنوع اعلام کند و سپس با تساهل و تسامح در چندوچون دريافت صدقات از اعراب نومسلمان، فرصتي فراهم آورد تا آنها آن را بپذيرند.
٢. ٧ه( در کتاب المغازي گزارش کردهاست که به جهت اهميت ، متن آن عينا منعکس ميشود: »عبدالمط لب بن ربيعة بن حارث )بن عبدالمط لب بن هاشم ( ميگفت : عباس بن عبد المط لب و ربيعة بن حارث با يکديگر ملاقات کردند و گفتند: چه خوب است که اين دو پسر )يعني عبدالمط لب پسر ربيعة و فضل پسر عباس( را به حضور رسول خدا)ص( بفرستيم و آن دو با پيامبر)ص( مذاکره کنند، تا شايد ايشان را متصدي صدقات بفرمايد و آن دو اموال صدقه را )به فقرا( پرداخت کنند و بهرهاي هم )براي خود( ببرند.