چکیده:
رئالیسم، بیان واقعی زندگی است و نویسندهی رئالیسم به تصویر مشاهدات بسنده نمیکند؛ بلکه همواره عوامل و شرایط اجتماعی را در نظر میگیرد. در رئالیسم انتقادی نویسنده به انتقاد از روابط انسان و محیط از یکسو و انسان و جامعه از سوی دیگر در یک نظام همت میگمارد. منفلوطی و جمالزاده؛ دو نویسندهی شهیر معاصر هستند که بازتاب واقعیتهای خارجی زندگی در بسیاری از نوشتهها و آثار آنان مشهود است. جمالزاده آثار مهمی تحتتاثیر اندیشه رئالیسم انتقادی، آفریده و به بیان واقعیات و عینیات در این آثار پرداخته است. وی در داستانهایش با زبانی سهل و ساده و گاه محاورهای به بازنمایی جزئیات مشکلات انسانی در میان طبقات متوسط و بالاتر از آن و تشریح مشکلات زندگی و اوضاع فرهنگی و اجتماعی پرداخته است. منفلوطی نیز در داستانهای تالیفی خود، با زبان ساده و روان به بیان واقعیتهای پیرامون خود به سبک رئالیستی و با نگاهی انتقادی میپردازد و تضادهای اجتماعی جامعهی آن روز مصر را ترسیم میکند.
Realism is the real expression of life. The writer of realism does not adequately observe the image of observation; it also always considers factors and social conditions. In author's critical realism, he criticizes human relations and the environment and human and society in a system.Moustafa Lotfi and Mohammad Ali Jamalzadeh are of contemporary writers which the reflection of the out facts of the life are so bright in their essays. Jamalzadeh, the contemporary Persian writer has important essays affected by critical realistic thinking and stated the facts in his own essays. Dialect of Jamalzadeh is so simple and sometimes colloquial in his own stories. The style of his view and his analyze and his realizations from social affairs are often repetitive and the repetitions of the topics sometimes cause his stories become stereotype.
خلاصه ماشینی:
مقالۀ «مقايسۀ ديدگاه جلال آل احمد و مصطفي لطفي منفلوطي در زمينۀ روشنفکري و غربزدگي» از رضا فرصتي جويباري و فاطمه رحيمي (١٣٩٠) (محور بحث اين مقاله بررسي تطبيقي آثار اين دو نويسنده با تکيه بر نظريۀ پسااستعماري بوده است )، «بدبيني منفلوطي» از مصطفي جوان رودي (١٣٨٤)، «بررسي تطبيقي عناصر داستان حجاب منفلوطي و رجل سياسي جمالزاده » از حميد طاهري و مريم غفوريان (١٣٩٠) و مقالۀ «بررسي تطبيقي داستان - هاي کوتاه منفلوطي و جمالزاده » از حجت رسولي و پريسا بختياري (١٣٩٤) از ديگر پژوهش هاي صورت گرفته در اين زمينه است .
براي نمونه به برخي از اين آثار که به طور خاص دربارٔە جمالزاده يا درمورد او و ديگر نويسندگان معاصر به چاپ رسيده و دست مايۀ اين پژوهش نيز قرار گرفته اند، اشاره ميشود: دربارٔە جمالزاده و جمالزاده شناسي اثر محمدعلي همايون کاتوزيان ؛ نقد آثار جمالزاده از عبدالعلي دستغيب ؛ برگزيدٔە آثار جمالزاده به کوشش علي دهباشي (در اين اثر، برخي نامه هاي جمالزاده به ديگران نيز ثبت شده است که بخشي از نگرش اجتماعي جمالزاده را در خلال آن ها ميتوان يافت )؛ يادداشت هاي محمدعلي جمالزاده به قلم خود او؛ سبک شناسي داستان هاي جمالزاده اثر مجاهد غلامي؛ ادبيات داستاني: قصه ، داستان کوتاه ، رمان ؛ با نگاهي به داستان نويسي معاصر ايران نوشتۀ جمال ميرصادقي؛ سرگذشت و کار جمالزاده از مهرداد مهرين .
شخصيت ها و قهرمانان رئاليستي در داستان هاي منفلوطي و جمالزاده يکي از ويژگيهاي آثار رئاليسم انتقادي تيپ سازي است ؛ يعني در اين آثار به جاي يک شخص ، يک تيپ مورد انتقاد قرار ميگيرد که درواقع هدف نويسنده انتقاد از اوضاع اجتماعي خاصي است .