چکیده:
مسئله نسخ یکی از مسائل بسیار مهم در علوم قرآنی است که میان صاحبنظران در تعریف و مصادیق آن اختلافات فراوانی وجود دارد. قرآن مجید خود در چند آیه به وقوع نسخ در قرآن تصریح فرموده است(بقره: 106؛ نحل: 101؛ رعد: 39). نوع مواجهه با مسئله نسخ می تواند موجب پذیرش یا انکار حجیت ظاهریی آیات قرآن باشد. جریان سلفی- تکفیری فرقه ای منسوب به اهل سنت با گرایش و رویکردی خاص در تفسیر و علوم قرانی برداشتی متفاوت تر از سایر فرق اسلامی در موضوع نسخ دارد. به نظر، دیدگاه این فرقه در حوزه تفسیر و نسخ یکی از موجبات شکل گیری اختلافات است. پژوهش پیش روی با روش توصیفی- تحلیلی ورویکرد اسنادی ونیز با اگاهی از ضروت شناخت مبانی فکری جریان سلفی- تکفیری به مطالعه و تحلیل نسخ در دیدگاه آنان می پردازد؛ و در پایان به این نتیچه می رسد که سلفیان برداشتی عام تر از معنای نسخ دارند به طوری که نسخ در این فرقه شامل تخصیص، تقیید، مطلق، استثناو...هم می شود. عدم توجه به این نکته می تواند موجب خطا در قضاوت های ما باشد.
The issue of abrogation is one of the most important issues in the Quranic sciences that there are many differences between experts in its definition and examples. The Holy Qur'an itself has specified the occurrence of abrogation in the Qur'an in a few verses (Baqarah: 106; Nahl: 101; Ra'd: 39). The type of confrontation with the issue of abrogation can lead to the acceptance or denial of the apparent authority of the verses of the Qur'an. The Salafi-Takfiri sect attributed to the Sunnis with a special tendency and approach in interpretation and Quranic sciences has a different perception than other Islamic sects on the subject of abrogation. It seems that the view of this sect in the field of interpretation and abrogation is one of the causes of the formation of differences. The present study uses a descriptive-analytical method and a documentary approach, and with the knowledge of the necessity of recognizing the intellectual foundations of the Salafi-Takfiri movement, studies and analyzes the abrogations in their view; In the end, it is concluded that the Salafis have a more general understanding of the meaning of abrogation, so that abrogation in this sect includes assignment, restriction, absolute, exception, and so on. Failure to pay attention to this point can lead to errors in our judgments.
خلاصه ماشینی:
شاطبی دربارة دیدگاه سلف مینویسد: آنچه از گفتههای سلف بهروشنی بهدست میآید این است که موارد اطلاق نسخ به نزد ایشان بسیار گستردهتر و عامتر از موارد اطلاق آن به نزد علمای اصول (متأخرین) هست، سلف بر هر مطلقی که مقید شده باشد و بر هر عامی که با دلیل ( و مخصص) پیوسته یا غیرپیوسته، تخصیصیافته باشد، لفظ و اصطلاح نسخ را اطلاق کردهاند و بر امری که نصّ مبهم یا مجمل را بیان و روشن نماید لفظ ناسخ را اطلاق نمودهاند، همانطور که کلمة نسخ را برای ازبین برداشتن حکم نصّ اولی بهوسیلة حکم نصّ شرعی دومی بهکار گرفتهاند، چراکه همة این تعبیرات در یک معنی، مشترک هستند که حکم نصّ اولی مورد تکلیف نیست، بلکه آنچه «مأمور به» است قید آن است، بنابراین قید همراه با مقید (مطلق) بهصورت ناسخ و مطلق همراه با قید بهمنزلة منسوخ درمیآیند (شاطبی، 1997، ج 3: 341).
سایت الرئاسه العامه وابسته به جریان سلفی ـ تکفیری پس از تتبع در آثار قدما و متأخرین اهل سنّت شروطی را که مورد توافق و پذیرش این جریان فکری است به شرح ذیل گزارش میکند: 1: وجود تنافى ميان ناسخ و منسوخ و عدم امكان جمع آنها تعارض ميان دو دليل، بايد تعارضى تام و كلى باشد و در مواردى كه تعارض جزئى است، نظير مطلق و مقيد، عامّ و خاص، مبهم و مفسر و مجمل و مبين، نسخ تحقق نمىيابد؛ زیرا میان آنها یک جمع عرفی ممکن است.