چکیده:
متن قرآن کریم حاوی ارزشهای زیباییشناختی پیشرفتهای در فرم خود است و کشف ظرافتهای آن به کمک روشهای نظاممند نظریههای زبانشناختی معاصر، مؤید وجوه اعجازی برتر آن است. فرمالیستهای روس با تمرکز بر مقوله «ادبیّت» در صدد شناخت معیارهای زیباییآفرینی در متن برآمدند و تکنیکهای چندی از جمله هنجارگریزی را موجد آن دانستند. نمودهای هنجارگریزی به شکل گسترده در متن قرآن و در سطوح مختلف صرفی، نحوی، بلاغی، آوایی و غیر آن به کار رفته و جلوههای بیانی شگفتی خلق نموده است. زبانشناسان مسلمان، هر یک به گوشهای از این وجوه اشاره کردهاند، اما بررسی متن قرآن از منظر هنجارگریزی، میتواند شکوه ادبیّت متن قرآنی را به شیوهای منسجمتر آشکار گرداند. در این مقاله به شیوه توصیفی-تحلیلی و ضمن طرح تئوری موضوع، به بررسی ابعاد معنایی پدیده هنجارگریزی صرفی در متن دو سوره انعام و اعراف میپردازیم. به این ترتیب که با مقایسه نمونههای عدولیافته از هنجار با معیارهای زبان معمول یا هنجاری، تلاش میکنیم تا این مطلب را دریابیم که چگونه عبارت قرآنی، به کمک هنجارگریزی صرفی به عنوان یک ابزار ادبی جهت دادهافزایی معنایی، دامنهای گسترده از ظرایف و لطایف معنایی را به متن افزوده که ساختارهای کهنه خودکارشده، قادر به خلق آن نبودهاند. از جمله دستاوردهای این پژوهش آن است که هنجارگریزی صرفی، نکتههایی نهفته از متن قرآن را آشکار میکند که مفسران قدیم به دلیل توجیه آن ذیل عناوینی چون تقدیرات نحوی و حمل بر معنا، آن را تببین نکردهاند.
The Holy Qur’anic text contains advanced aesthetic values and discovering its subtleties by means of systemic methods of modern linguistic theories confirms its superior miraculous aspects. Focusing on "literariness", Russian formalists sought to recognize the criteria for beautifying texts and found a number of techniques such as deviation as its creator. Deviation has extensively been used in the Qur’anic text at various morphological, syntactic, rhetorical, phonological levels, creating magnificent expressional manifestations. Muslim linguists have each pointed to an aspect of these deviations. Nevertheless, studying the Qur’anic text from the perspective of deviation can more consistently reveal the glory of the literariness of the Qur’anic text. The present descriptive-analytical paper thus, besides presenting a theoretical account of the topic, explored the semantic dimension of morphological deviation in the texts of Surah al-Anam and Surah al-A'raf. Through comparing deviated instances, the authors tried to find out how the given Qur’anic expressions, via morphological deviation as a literary device for adding to the semantic content, have put on a wide range of semantic elegances to the text that could not be automatically created by the old structures. The results of this study includes the fact that morphological deviation unveils hidden points in the Qur’anic text that have been left unexplained by old exegetes because they justified them under titles such as syntactic fate and giving attention to the indirect meaning (haml bar ma'na).
خلاصه ماشینی:
به این ترتیب که با مقایسه نمونه های عدول یافته از هنجار با معیارهای زبان معمول یا هنجاری، تلاش میکنیم تا این مطلب را دریابیم که چگونه عبارت قرآنی، به کمک هنجارگریزی صرفی به عنوان یک ابزار ادبی جهت داده افزایی معنایی، دامنه ای گسترده از ظرایف و لطایف معنایی را به متن افزوده که ساختارهای کهنه خودکارشده ، قادر به خلق آن نبوده اند.
البته ایشان تنها به جهت تمرکز به روی جنبه ای خاص از متن و یا مطالعه سطحی از متن به کنارگذاشتن موقت جنبه ها و لایه های دیگر روی آورده و هرگز منکر ارزش اطلاعات جنبی و برون متنی در تحلیل و شناخت هر چه دقیق تر متن ادبی نبوده اند اما با تاکید بر محوریت متن اثر ادبی، به طور ضمنی تاکید میکردند که همه اطلاعات برون متنی از ورای بررسی دقیق عناصر درونی متن قابل دریافت و کشف میباشد و اثر ادبی فاخر و درجه یک در صورت تاثیرپذیری از آن عوامل بیرونی، نمودهای آن را به خوبی در درون خود بازتاب میدهد و به این ترتیب میتوان صرفا با نظر به درون متن ، درک جامعی از آن به دست آورد.
(همان : ٦٧) با این تعاریف ، آشناییزدایی بیشتر ناظر به صورت های ظاهری کلام است که تازگی و رونق تعبیری و ادبی خود را از دست داده و اکنون با شگردهای ادیبانه بار دیگر نوسازی و زنده میشوند اما برد هنجارگریزی در تمام سطوح صورت و معنا است و البته جزئیات این شگردهاست که به مناسبت گونه این ایجاد تغییر و نوسازی را تعیین میکند، بدین مفهوم که آنچه نوسازی شده صرف مقوله ای آشنا و پربسامد و تکراری بوده نه ضرورتا یک قاعده و هنجار زبانی که طبق دستورات وضعی زبان ، بایستی شکلی خاص و پیش ساخته داشته باشد.