چکیده:
ضربالمثلها، آیینه و نمودهای مهمی از جوامع بشری هستند که اجتماع انسانی و فرهنگ و ادب، علایق و سلایق و نگرشهای آنها را به خوبی نمایندگی میکنند. زبان، ادبیات و فرهنگ بلوچی از سویی همیشه در تعامل مستقیمی با زبان و ادبیات فارسی بوده است و از سویی دیگر، بلوچی و دیگر زبانها، گویشها و خردهفرهنگهای ایرانی چه به صورت مستقیم، به سبب جایگاه دین اسلام در این سرزمین و چه به صورت غیر مستقیم، به واسطه فارسی که با عربی در تعاملی تنگاتنگتر بوده است از ضربالمثلها و سخنان حکیمانه و احادیث و روایاتی که جنبه مَثَلی پیدا کردهاند، تأثیر گرفتهاند. در این نوشتار، سعی کردهایم نمونههای برجسته و قابل توجّهی از این نوع مثلها و سخنان را که صورت مثل سایر یافتهاند، مورد بررسی قرار دهیم. یکی از مهمترین نتایجی در میانه این تحقیق، ظاهر میشود، نقشِ زبان و ادبیات فارسی است که در مورد اشتراکات ضربالمثلی بلوچی و عربی، اغلبِ نمونههای قابل تطبیق این دو زبان، اشتراک نمونه مثالی آنها را در فارسی نیز میتوان یافت.
خلاصه ماشینی:
پيشينه پژوهش تا جايي که نگارنده بررسي کرده است ، نزديک به زمينه خاص اين موضوع ، جز مقالـه «مقايسه تطبيقي ضرب المثل هاي بلوچي و فارسي »(سيف و ديگران ، ۱۳۹۴) هيچ تحقيق مستقلي وجود ندارد.
در ميان پـژوهش هـايي که درباره مثل هاي بلوچي انجام گرفته اند مي تـوان بـه ايـن آثـار اشـاره کـرد: ۱- کتـاب «پيران زمانگ » تأليف عبدالعزيز دولتي بخشـان (۱۳۸۹)؛ ۲- کتـاب «ضـرب المثـل هـاي بلوچ» تأليف محمداکبر سپاهي و اسـحاق ميربلـوچزائي (۱۳۹۲)؛ ۳-کتـاب «بتـل گـنج » تأليف رسول بخش کشاورز(۱۳۹۳)؛ ۴- مقاله «مقايسه تطبيقي ضرب المثل هاي بلـوچي و فارسي » نوشته عبدالرضا سيف و ديگـران (۱۳۹۳)؛ ۵- مقالـه «نمـادپردازي حيوانـات در اصطلاحات و مثل هاي بلوچي » نوشته عبدالغفور جهانديده (۱۳۹۷).
نوشتن و کتابـت در ميان بلوچها در اغلب زمان ها به فارسي بوده است اما عربي نيز به عنوان زبـان ديـن و زبان قرآن ، در مکاتب و مدارس قديم تدريس مـي شـده اسـت .
مقايسه تط بيقي ضربالمخل هاي عربي و بلوچي تأثير و تأثرهاي دو جامعه يا فرهنگ را از مواضع مختلفي مي تـوان بررسـي کـرد کـه مهم ترين نمود آن ها زبان و ادبيات است .
اگرچـه در ميان گروه هاي باسواد مذهبي عين جمله عربي نيز به کار برود، چنانکه در امثال و حکـم آمده است : «من لم يجد ماء تيمم بالتراب »(دهخدا، ۱۳۸۶: ۱۸۹۶)، گاه ترجمـه اي از آن نيز چون ضرب المثلي ساير بـراي مـوارد مشـابه بـه کـار مـي رود.